تاریخ :  سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۲
نویسنده :  مجید بی عوض شبستری

یکی از وظایف اساسی مدیر بسیج منابع و امکانات است. این وظیفه مدیر را می توان شامل موارد زیر دانست:

الف) مدیریت بازاریابی:

مدیریت بازاریابی عبارتست از تجزیه و تحلیل برنامه ریزی، اجرا و کنترل برنامه هایی که هدف آنها ایجاد سطح مطلوبی از معاملات بازرگانی در بازارهای منظور نظر هدف های سازمانی است. رسیدن به این هدف بستگی دارد به چگونگی تجزیه و تحلیل منظم و مشخصی از نیازها، تقاضاهای بازار و واسطه ها به عنوان پایه های تصمیم گیری درباره کالا، قیمت گذاری، ارتباطات و توزیع.

وظایف مدیریت بازاریابی:

مدیر بازاریابی علاوه بر آنکه مثل بقیه مدیران وظایفی همچون برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل را به عهده دارد باید وظایف زیر را نیز به عهده بگیرد:

تعیین هدف های بازاریابی مانند هدف های فروش و تعیین سهمیه بازار ؛ برنامه ریزی بازار مختلط که عناصر عمده این برنامه ریزی عبارتند از محصول و قیمت گذاری محصول و کانال های توزیع و توسعه ؛ سازماندهی ؛ کنترل ؛ بازاریابی و سایر وظایف.

علاوه بر وظایف کلی مذکور یکی از صاحب نظران ایجاد تقاضا برای محصول و خدمات ارائه شده سازمان را نیز جزء وظایف مدیر می داند. از نظر وی مدیر بازاریابی وظیفه دارد مقدار و زمان و خصوصیات تقاضا را طوری هماهنگ کند که سازمان یا مؤسسه بتواند به اهداف خود برسد. در هر زمان مقدار واقعی تقاضا برای کالا یا خدمات ممکن است پایین تر، مساوی یا بالاتر از سطح تقاضای مورد نظر باشد زیرا تقاضاهایی که ما با آن روبرو هستیم حالت های مختلفی دارند:

1) تقاضای منفی: منظور از تقاضای منفی وضعیتی است که ممکن است در آن تعداد زیادی از بخش های بازار کالا و خدمات ارائه شده را نپذیرند و حتی برای اجتناب از این نوع تقاضا بهایی نیز بپردازند.

2) عدم تقاضا: تعداد زیادی از کالا و خدمات ارائه شده فاقد تقاضا هستند. در این حالت مدیر بازاریابی باید کوشش کند هر کالا یا خدمت را به بازاری که به آن کالا نیاز دارد ارائه دهد. البته همزمان با این کار باید در جهت تغییرات محیط بازار کوشا باشد و برای ایجاد تقاضا، اطلاعات لازمی را درباره کالا یا خدمات در اختیار دیگران قرار دهد.

3) تقاضای پنهان: وضعیتی است که در آن مردم نیاز شدیدی به کالا و خدمات دارند اما کالا و خدمات واقعی جهت ارضای نیاز وجود ندارد بنابراین مدیر بازاریابی باید در قسمت تحقیقات بازرایابی و توسعه و تکمیل کالا به اندازه کافی سرمایه گذاری کند تا جوابگوی تقاضای پنهان باشد.

4) تقاضای کند شونده: وضعیتی است که در آن مقدار تقاضا برای یک کالا یا خدمات کمتر از میزان قبلی است و اگر پس از بررسی های مجدد بازار تدابیر لازم اندیشیده نشود ممکن است این کاهش افزایش یابد. وظیفه مدیر بازاریابی احیای مجدد تقاضا از طریق توجه به موانع موجود جهت روند مثبت تقاضاست.

5) تقاضای نامنظم: وضعیتی است که در آن در دوره های زمانی یا فصول خاصی از سال، تقاضا بیشتر از ظرفیت تولیدی سازمان است و یا اینکه گاهی فعالیت تولیدی سازمان کمتر ازظرفیت تولیدی اش است. به طور خلاصه زمان تقاضا برای کالا یا خدمات با عرضه آن هماهنگی ندارد در اینجا تلاش مدیر بازاریابی باید در جهت انطباق عرضه و تقاضای کالا باشد.

6) تقاضای کامل: وضعیتی است که در آنا زمان تقاضای کالا با مقدار و زمان عرضه آن متعادل است و بدیهی است که چنین حالتی مطلوب مدیر بازاریابی است و تلاش خود را در جهت حفظ و مراقبت از این شرایط مطلوب متمرکز خواهد کرد.

7) تقاضی بیش از حد: زمانی است که مقدار تقاضا برای کالا و خدمات خیلی بیشتر از عرضه آن است، در این صورت وظیفه مدیر بازاریابی است که تلاش خود را مصروف تدابیری سازد تا تقاضا کاهش یابد از قبیل تعطیل تبلیغات یا حتی تبلیغات منفی و مانند آن.

8) تقاضای ناسالم: وضعیتی است که در آن تقاضا برای کالا و خدماتی وجود دارد که به صلاح و سلامت مصرف کننده، اجتماع و عرضه کننده نیست که در این صورت باید تلاش مدیر در جهت عدم تولید یا فروش و ناسالم معرفی کردن کالای مورد نظر باشد.

حالت های تقاضا

وظایف بازاریابی

نام رسمی

تقاضای منفی

معکوس کردن تقاضا

بازاریابی تبدیلی

عدم تقاضا

ایجاد تقاضا

بازاریابی تحریک تقاضا

تقاضای پنهان

ظاهر کردن تقاضا

بازاریابی ظاهر نمودن تقاضا

تقاضای کند شونده

احیای تقاضا

بازاریابی مجدد

تقاضای نامنظم

همزمان کردن نقاضا

بازاریابی همزمانی تقاضا

تقاضای کامل

حفظ تقاضای موجود

بازاریابی تقاضاهای ابقایی

تقاضای بیش از حد

کاهش تقاضا

بازاریابی تقاضاهای معکوس

تقاضای ناسالم

از بین بردن تقاضا

ضد بازاریابی

ب) تأمین منابع مالی و سرمایه ای (مدیریت مالی):

امور مالی را می توان به عنوان مدیریت جریانات پول در یک سازمان تعریف کرد.

مدیریت مالی عبارتست از جریان تصمیم گیری مالی بر اساس جمع آوری اطلاعات در ارتباط با ثبت و گزارش صحیح آنها، پیش بینی وقایع بر مبنای مدل های اقتصادی و تجزیه و تحلیل نتایج اقدامات. بنابراین امور مالی یامدیریت مالی رشته کاربردی امور اداری است به دیگر سخن اصولی را مورد بحث قرار می دهد که در امور مربوط به مدیریت پول مورد استفاده قرار می گیرد. توسعه مدیریت مالی با استفاده از اصول حسابداری، اقتصاد و سایر رشته ها انجام می گیرد با آنکه مدیریت مالی دارای تئوری ها و اصول خاصی است اساساً با کاربردهای عملی ارتباط دارد و از دریچه نظام حرفه ای با حسابداری و اقتصاد تمایز زیادی دارد.

رشته های مدیریت مالی:

مدیریت مالی از نظر تقسیم بندی عملی، شامل پنج رشته تخصصی است. در هر رشته، مدیریت مالی با نحوه اداره پول و مطالبات پولی مرتبط می باشد. وجه تمایز رشته های مالی را باید در تفاوت سازمان های مختلف در اهداف و مسائل اساسی آنها دانست.

امور مالی عمومی:

مقامات حکومتی پولی را که از منابع متعدد در اختیار گرفته اند، بر اساس سیاست های خود مصرف می کنند، مالیات ها و سایر وجوهات را جمع آوری می کنند و اهداف غیر انتفاعی را تعقیب می نمایند.

تجزیه و تحلیل اوراق بهادر و سرمایه گذاری:

این رشته توسط افراد و مؤسسات سرمایه گذار مورد استفاده قرار می گیرد. ریسک معاملات اوراق بهادار را اندازه گیری می نمایند و بازده احتمالی را ارزیابی می کنند.

امور مالی بین المللی:

معاملات بین المللی اقتصادی میان افراد و ملل را مورد بررسی قرار می دهد و با جریانات پول بین کشورها مرتبط است.

امور مالی مؤسسات مالی:

ساخت اقتصادی یک ملت از قبیل مؤسسات مالی، اعتباری، بانک ها و غیره را شامل می شود. این مؤسسات پول پس انداز کنندگان را جمع آوری نموده و مبالغ لازم را به نحو مطلوب سرمایه گذاری می نمایند.

مدیریت مالی بخش خصوصی:

مسائل مالی شرکت های خصوصی را بررسی می کند به جستجوی منابع وجوه با هزینه کم می پردازد و به دنبال فعالیت های سودآور تجاری می رود.

وظایف مدیر مالی:

1) وظیفه هدایت به طرف نقدینگی: پیش بینی جریان نقدی سازمان ؛ افزایش در وجوه ؛ اداره جریان وجوه داخلی.

2) وظیفه هدایت به طرف سودآوری: کنترل هزینه ها ؛ قیمت گذاری ؛ پیش بینی سود ؛ اندازه گیری بازده مورد انتظار.

3) اداره دارایی ها: دارایی ها منابعی است که سازمان به واسطه آن قادر به اداره فعالیت های تجاری خود است. عنوان دارایی ها به ساختمان، ماشین آلات، وسایل نقلیه، موجودی کالا، وجه نقد و سایر منابعی که سازمان در تملک یا اجاره دارد اطلاق می شود.

4) اداره وجوه: به پول نگهداری شده توسط سازمان، مبالغ قرض شده، همچنین به مبالغ بدست آمده از خریداران سهام عادی و ممتاز در اصلاح وجوه می گویند. در مورد اداره وجوه، مدیر مالی به صورت یک کارمند ویژه و مشخص در مقابل مدیر عامل سازمان عمل می کند.

ج) ارزیابی، انتخاب و پرورش مدیران (تأمین منابع مدیریت):

مدیریت را باید یک حرفه و شغل به شمار آورد زیرا با توسعه سازمان های بزرگ دولتی و بازرگانی نیاز به مدیران حرفه ای به خوبی احساس می شود. در سازمان های کنونی فرآیند تصمیم گیری بسیار پیچیده و مشکل است و آگاهی مدیر به تمام جنبه های کاری سازمان به علت تنوع دامنه علوم مورد نیاز امکان پذیر نیست، از این رو مدیر حداقل باید مهارت های زیر را دارا باشد:

1) مهارت های فنی: توانایی حاصل از تجربیات، آموزش و کارآموزی لازم برای به کارگیری دانش، روش ها، فنون و تجیهزات لازم برای انجام کارهای خاص.

2) مهارت های انسانی: به این معنی که فرد توانایی کار با دیگران را داشته باشد و بتواند از ایشان در انجام وظایف واگذار شده به خوبی استفاده کند.

3) مهارت نظری: این مهارت شامل قدرت درک پیچیدگی های تمام سازمان و درک جایگاه عملیات خود فرد در سازمان است. این دانش به فرد اجازه می دهد تا مطابق با اهداف کل سیستم عمل کند.

ترکیب متناسب این مهارت ها با پیشرفت فرد در مدیریت از پست سرپرستی به مدیریت عالی تغییر می کند. همین که فرد از سطح پایین به سطوح بالاتر سازمانی ترفیع می یابد برای مفید بودن به مهارت فنی کمتر و مهارت مفهومی بیشتری نیاز دارد. سرپرستان سطوح پایین نیاز قابل توجهی به مهارت فنی دارند زیرا غالباً از آنان خواسته می شود تکنسین ها و سایر کارمندان را در بخش های خود آموزش دهند تا کارآمد شوند از سوی دیگر مدیر عامل ها در یک سازمان تجاری به دانستن چگونگی انجام کارها در سطح عملیات نیاز ندارند. به هر حال آنان باید بتوانند چگونگی ارتباط تمام این وظایف را در کسب اهداف کل سازمان تشخیص دهند. یکی دیگر از صاحبنظران مهارت دیگری را برای مدیر لازم می داند و آن مهارت طراحی و حل مسئله است. مدیر باید توان حل مسئله را به طریقی که به نفع سازمان تمام شود داشته باشد. کارایی مدیر به ویژه در سطوح عالی در گرو یافتن راه حل های علمی برای مسائل سازمان است. در حالیه در میزان مهارت های فنی و نظری مورد نیاز در سطوح مختلف مدیریت تفاوت دارد وجه اشتراکی که در تمام سطوح قطعی می نماید، مهارت انسانی است.

اگر مهم بودن مهارت انسانی را بپذیریم، پس باید مشخص کنیم که اجزاء مهارت انسانی چیست؟ مهارت انسانی از سه جزء تشکیل می یابد:

1) درک رفتار گذشته: دانستن چرایی رفتار افراد برای مدیران لازم است. اگر بخواهید کارها از طریق افراد دیگر انجام بگیرد باید بدانید چرا آنان به رفتار خاصی دست می زنند، انگیزه آنان چیست، به دنبال چه هدفی هستند، چه چیزی در افراد ایجاد انگیزه می کند و چه چیزی الگوی ویژه رفتاری افراد یا گروه ها را شکل می دهد؟

2) پیش بینی رفتار آینده: گرچه درک رفتار گذشته برای رشد مهارت های انسانی مؤثر و مهم است، ولی به تنهایی کافی نیست. اگر عده ای را سرپرستی می کنید درک چرایی رفتار روز گذشته آنان لازم است ولی مهمتر از آن توان پیش بینی چگونگی بروز رفتارشان در امروز، فردا، هفته بعد و ماه بعد تحت شرایط مشابه و همچنین تحت شرایط محیطی متغیر می باشد بنابراین سطح دومی از مهارت که مدیران لازم دارند پیش بینی رفتار آینده است.

3) هدایت، کنترل و تغییر رفتار آینده: اگر بخواهید در نقش مدیر یا رهبر مؤثر باشید، به کاری بیش از درک تنها و پیش بینی رفتار نیاز دارید که این خود مستلزم رشد مهارت هایی در هدایت، کنترل و تغییر رفتار افرا داست، چنانکه گفته اند مدیریت نفوذ در دیگران جهت کسب اهداف است.

د) تأمین موارد و وسایل (لجستیک):

در فرهنگ های لغت لجستیک را با عباراتی از قبیل عرضه، توزیع، نگهداری مواد و به کارگیری پرسنل، علم محاسبه، علم تدارکات، لشکرکشی و مفاهیمی از این نوع معنی کرده اند. در فرهنگ نظامی لجستیک اصطلاحی است که به پاره ای از فعالیت های مربوط به پشتیبانی عملیات نظامی اطلاق می شود. در عین حال معانی دیگری مانند هنر زندگی و رزمیدن و علم طرح ریزی و محاسبه را نیز برای آن به کار برده اند. بنابراین لجستیک ترکیبی از تمام فعالیت های متعدد از بهبود وضع روحیه و رفاه پرسنل گرفته تا فعالیت های سنتی مدیر را در بر می گیرد. این فعالیت ها بیشتر در رابطه با کنترل درآمد و صدور مواد، حمل و نقل، انبارداری، کنترل موجودی و سفارش مواد، مطرح می گردد. وظیفه اصلی بازرگانی لجستیک، ایجاد مکان و زمان مطلوب برای کالاست به طوری که بتواند از نظر مکان و زمان و مقدار جوابگوی تقاضای مصرف کننده باشد.

بنابراین کار لجستیک ترکیبی از مدیریت و سازماندهی است که رئوس مطالب آن را مدیریت مواد، مدیریت توزیع و مدیریت بازرگانی تشکیل می دهد. به علاوه در مهندسی صنایع به واسطه بررسی مواد، حمل و نقل و انبارسازی کالا نیز مورد توجه قرار می گیرد. شاخه های دیگر این بخش بندی عبارتند از: فرآیند سفارش، زمان بندی تولید و موجودی، بنابراین در تجزیه و تحلیل سیستم لجستیک تأکید بر تعیین منطقه مطالعه بیش از دیگر حوزه های اهمیت دارد.

ه) تأمین و استفاده از منافع حقوقی و مقرراتی:

آگاهی از مقررات و قوانین حاکم بر فعالیت های واحدهای اقتصادی برای هر مقامی ضروری است. این آگاهی اداره واحدهای اقتصادی اعم از دولتی و خصوصی، انتفاعی و غیر انتفاعی را بهبود می بخشد. دانش مدیریت همانند بسیاری از دانش های دیگر، تحت تأثیر محیطی است که در آن محیط استفاده می گردد. بدین معنی که ساختارهای اقتصادی، اجتماعی به طور اعم و چگونگی نهادها و روابط حقوقی هر جامعه به طور اخص در حیطه استفاده و نحوه کاربرد فنون مدیریت نقش اساسی دارد. دامنه این تأثیر پذیری تا حدی است که احتمال دارد برخی از فنون و روش های قابل استفاده و ثمر بخش در یک جامعه در جامعه دیگری که از نظر مناسبات اقتصادی و اجتماعی تفاوت دارد بی نتیجه و کم حاصل یا نابجا باشد. بنابراین مدیر با شناخت عوامل و مناسبات محیطی می تواند فنون و روش های مناسب را انتخاب کند و رسیدن به نتیجه را آسان نماید.



:: موضوعات مرتبط: جزوات و خلاصه دروس تئوری های مدیریت
:: برچسب‌ها: بسیج منابع و امکانات, مدیریت بازاریابی, تأمین منابع مالی و سرمایه ای, مدیریت مالی
تاریخ :  دوشنبه بیست و یکم بهمن ۱۳۹۲
نویسنده :  مجید بی عوض شبستری
تعریف مدیریت مالی:

مدیریت مالی عبارت است از مدیریت بر منابع و مصارف سرمایه، به طوری که ثروت سهامداران به حداکثر برسد. مدیریت مالی از یکسو مدیریت بر منابعی است که شرکت بکار گرفته، این منابع عبارتند از وجوهی که صاحبان سهام به صورت سرمایه در اختیار شرکت قرار داده اند و یا وام ها و بدهی هایی است که شرکت در اختیار دارد. از سوی دیگر مدیریت بر مصارفی است که از محل این منابع مالی فراهم گردیده است. منابع سمت چپ ترازنامه را تشکیل می دهد و مصارف نیز سمت راست ترازنامه را که شامل دارایی هایی مانند دارای جاری، دارایی ثابت، سرمایه گذاری و یا سایر دارایی ها است.

هدف مدیریت مالی:

هدف مدیریت مالی چیست؟ هدف مدیریت مالی به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران است. ثروت سهامداران تحت تأثیر دو عامل قرار می گیرد، این دو عامل عبارتند از بازده و ریسک. هر چه بازده افزایش یابد ثروت سهامداران افزایش یافته و هر چه ریسک کاهش یابد ثروت سهامداران افزایش خواهد یافت. در نتیجه تمام تصمیمات مالی تحت تأثیر دو عامل ریسک و بازده قرار می گیرند.

بازده ای که سهامداران از داشتن سهام بدست می آورند عبارتند از:

الف) افزایش قیمت سهام که اصطلاحاً سود سرمایه نامیده می شود.    ب) دریافت سود یا سایر مزایا.

در هر صورت چه بازده سهامدار به صورت افزایش قیمت و یا به صورت سود باسد ثروت سهامدار افزایش خواهد یافت.

افزایش قیمت سهام تحت تأثیر دو عامل قرار می گیرد:

1) توانایی شرکت در به دست آوردن سود ؛ 2) درجه عدم اطمینان (ریسک) نسبت به دستیابی به سود سال های آینده.

مهمترین ریسکی که بر شرکت وارد می شود خطر ورشکستگی است. از آنجا که صاحبان سهام نمی توانند بازده آتی سهامی را که خریداری می کنند به طور دقیق پیش بینی کنند، همیشه با ریسک مواجه اند. در نتیجه ریسک یعنی نتیجه (بازده) تحقق یافته با نتیجه مورد انتظار یکسان نباشد.

در صورتیکه شرکت ورشکست شود دو گروه متضرر می شوند:

الف) سهامداران که ارزش سهام آنها بی ارزش می شود ؛ ب) بستانکاران زیرا مسئولیت سهامداران محدود به آورده آنها است.

هدف سودآوری:

سودآوری و به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران دو هدف متفاوت است. سودآوری نمی تواند به عنوان هدف تعیین شود زیرا ممکن است مدیریت سودآوری شرکت را به حداکثر برساند اما در این راه ریسک زیادی را نیز بر شرکت تحمیل نماید. در هر صورت محدودیت های سودآوری به شرح زیر است:

1) ثروت سهامداران در دو بخش ظاهر خواهد شد؛ سود تقسیم شده و افزایش قیمت سهام لذا ممکن است سود افزایش یابد اما چون همراه با ریسک زیادی باشد قیمت سهام را کاهش داده و نتیجتاً منجر به افزایش ثروت سهامداران نگردد.

2) سود قابل دستکار است.

3) سود ارزش زمانی را لحاظ نمی کند.

تعیین هدف های مالی:

برای رسیدن به مهمترین هدف مدیریت مالی، یعنی به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران شرکت، اهداف مالی زیر را باید مد نظر قرار دهیم:

1) تعیین اندازه شرکت و نرخ رشد آن ؛ یعنی متناسب با فعالیتی که مورد نیاز است امکانات و دارایی های را به کار بگیریم که بتواند ضمن ایجاد بازدهی متنساب، رشد سودآوری را به همراه داشته باشد.

2) تعیین بهترین ترکیب دارایی ها ؛ یعنی تعیین مقدار هر نوع دارایی در مجموعه مصارفی که شرکت در راستای عملیات خود بکار می گیرد.

3) تعیین بهترین منابع شرکت (ساختار سرمایه) ؛ یعنی شرکت ها از منابع مختلفی مانند سرمایه، سود انباشته، سهام ممتاز و بدهی می توانند استفاده کنند.

هدف مدیریت مالی و منافع اجتماعی:

به حداکثر رساندن ثروت سهامداران سهام می تواند منافع اجتماعی را هم تأمین کند. منافع اجتماعی افزایش ثروت سهامداران به شرح زیر است:

الف) منافع مصرف کنندگان ؛ به حداکثر رسیدن ثروت سهامداران ایجاب می کند که شرکت کارایی زیادی داشته باشد و بتواند با کمترین هزینه کالایی با کیفیت مطلوب تولید کند. نهایتاً با ارضاء نیازهای مصرف کنندگان منافع آنها افزایش می یابد. در صورتی که با عدم کارایی و فقط با ارزش غیر عادلانه قیمت فروش، سود را افزایش دهد در شرایط رقابتی متضرر خواهد و از این روش نمی توان قیمت سهام خود را افزایش دهد.

ب) منافع کارکنان ؛ شرکت هایی می توانند قیمت سهام خود را افزایش دهند که به سطح بالاتری از کارایی دسترسی پیدا کنند و به همراه آن از رشد قابل توجه برخوردار باشند. این امر منجر به کارگیری نیروهای متخصص و ایجاد تجربه و خلاقیت در آنها خواهد شد.

ج) منافع افراد دیگر ؛ زمانی که در جامعه ای اکثریت افراد سهامدار شرکت ها باشند افزایش قیمت سهام، در جهت افزایش ثروت عمومی است.

وظایف مدیریت مالی:

در راستای اهدافی که ذکر شد مدیریت مالی وظایفی به عهده دارد تا بتواند به اهداف مزبور دسترسی پیدا کند:

الف) سرمایه گذاری و یا مدیریت بر مصارف: برای مدیریت بر مصارف وظایف متعددی مطرح می شود، که اهم آنها عبارتند از: اداره نقدینگی، مدیریت بر دارایی های جاری و مدیریت بر سرمایه گذاری ها.

ب) تأمین منابع مالی: در راستای تأمین مالی نیز وظیفه مدیریت مالی این است که اولاً میزان و درصد هر یک از منابع مالی را تعیین و سپس نسبت به مدیریت تأمین آنها به گونه ای عمل کند که نتیجه آن ایجاد حداکثر ثروت برای سهامداران باشد.

محیط عملیاتی مدیریت مالی:

در تصمیم گیری های مالی متغیرهای خارجی وجود دارند که برای تصمیم گیری ها مؤثرند این متغیرها عبارتند از:

1) شکل سازمان های تجاری ؛ 2) محیط اقتصادی ؛ 3) بازارهای پولی و واسطه ها ؛ 4) مالیات.

سازمان های تجاری:

ساختار سازمانی و مسئولیت سهامداران می تواند در چگونگی تصمیم گیری های مالی مؤثر باشد. سازمان های تجاری به یکی از اشکال زیر هستند:

1) مالکیت انفرادی: مالک این واحدها یک نفر است و تمام مسئولیت ها به عهده او است. مسئولیت مالک در مقابل بستانکاران نامحدود است و در مقابل بستانکاران متعهد است که علاوه بر اموال واحد مربوط از اموال شخصی نیز نسبت به پرداخت بدهی اقدام نماید. نقل و انتقال این واحدهای تجاری با مشکلات مختلفی روبرو است: این واحدهای تجاری نمی توانند ورقه بهادار صادر کنند ؛ ارزش گذاری این واحدها متأثر از متغیرهای مختلفی است.

2) شرکت های تضامنی: مسئولیت شرکت های تضامنی نامحدود است و همانند واحدهای تجاری در صورتی که ورشکست شوند بستانکاران در مطالبه خود علاوه بر اموال شرکت نسبت به اموال شخصی شرکاء نیز می توانند ادعا داشته باشند. سود به نسبت توافقی تقسیم می شود. در شرکت های تضامنی نسبی، مسئولیت شرکاء متناسب با درصد سهم الشرکه آنها است.

3) شرکت های سهامی: این شرکت ها دارای شخصیت حقوقی اند، سرمایه آنها به تعدادی سهام مساوی تقسیم شده، شخصیت آنها متمایز از شخصیت مالکیت سهام است. مسئولیت سهامداران محدود به آورده آنها است و خارج از شرکت مسئولیتی ندارند و اگر شرکت سهامی ورشکست شود، بستانکاران فقط نسبت به اموال شرکت می توانند ادعا داشته باشند و در صورتی که در زمان ورشکستگی میزان بدهی شرکت بیشتر از اموال و دارایی ها باشد بستانکاران در این شرکت ها مواجهه با ریسک می باشند. سود به تعداد سهام تقسیم شده و هر سهامدار متناسب با تعداد سهام، سود دریافت می کند.

ادغام یک شرکت فعال در صنعت فولاد با شرکت فعال در صنعت مواد غذایی نمونه ای از ادغام های نامتجانس است که می تواند به کاهش ریسک مجموعه سرکایه گذاری منجر شود. شرکت های سهامی می توانند با سرمایه گذری با ادغام در شرکت هایی که در صنایع غیر همگون فعالیت می کنند ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهند زیرا اگر در شرایط ناگوار اقتصادی یک صنعت نتایج نامطلوبی داشته باشد و صنعت دیگر با بازدهی مناسب روبرو باشند می تواند عملکرد نامطلوب شرکت اول را جبران کند.

پدیده تفکیک مالکیت و مدیریت در شرکت های سهامی مزایای مختلفی به شرح زیر دارد:

امکان تداوم فعالیت برای شرکت ؛ سهولت بخشیدن به نقل و انتقال مالکیت بین سهامداران ؛ امکان استفاده بیشتر از مدیران متخصص.

علی رغم مزایایی که تفکیک مالکیت از مدیریت ایجاد می کند معایبی را نیز به دنبال دارد که مهمترین آنها پدید آمدن هزینه های نمایندگی است. این هزینه ها به خاطر تضاد منافع بالقوه بین مدیران و مالکان به وجود می آید.

مشخصات بارز شرکت های سهامی شامل: دارا  بودن عمر نامحدود ؛ دارا  بودن شخصیت حقوقی جداگانه از مالکان (سهامداران ) خود ؛ قوانین و مقررات سنگین دولتی و تجاری ؛ سهولت نقل و انتقال مالکیت بین سهامداران و افراد غیر ؛ سهولت جذب و جمع آوری سرمایه از بازارهای مالی.

محیط اقتصادی:

عوامل مختلفی مانند چرخه اقتصادی، تورم و مقررات دولتی که در پیرامون فعالیت شرکت ها وجود دارند می توانند در میزان سودآوری و تحمیل ریسک های مختلف بر شرکت ها نقش داشته باشند و تصمیم گیری های مالی در هر یک از شرایط مزبور متفاوت است.

چرخه تجاری: چرخه تجاری الگوی اقتصادی است که در یک سیستم اقتصادی تکرار می شود. هر چرخه تجاری دارای چهار حالت است که از رونق اقتصادی شروع شده، سپس رکود، بحران و در نهایت بهبود اقتصادی است. رونق اقتصادی شرایطی که فعالیت تجاری در اوج خود قرار گرفته و نرخ بیکاری به حداقل می رسد. پس از رونق تجاری، فعالیت های اقتصادی کاهش و نرخ بیکاری افزایش می یابد (دوران رکود) و اگر رکود اقتصادی ادامه داشته باشد به آن بحران اقتصادی می گویند. در شرایطی که وضعیت اقتصادی بهبود پیدا کند به آن دوران بهبود اقتصادی می گویند. برای جلوگیری از اینکه رکود اقتصادی به بحران تبدیل گردد، مسئولین اقتصادی از سیاست های مالی (کاهش نرخ مالیات، افزایش مخارج دولت) و یا سیاست های پولی (کاهش نرخ بهره و تشویق به سرمایه گذاری) استفاده می کنند.

مالیات و تصمیمات مالی: یکی دیگر از عواملی که بر تصمیمات مالی مؤثر است قوانین و مقررات مالیاتی است. این قوانین و مقررات مالیاتی می تواند به عنوان ابزار مؤثر در توسعه سرمایه گذاری از سوی دولت ها باشد. در تصمیمات مالی همانند تقسیم سود، استفاده از منابع مختلف تأمین مالی و ... قوانین و مقررات مالی می تواند نقش مؤثری داشته باشد و هر گونه تغییر در آنها بر راهکارهای تصمیمات مالی مؤثر است.

تورم: یکی از متغیرهای مهمی که در تصمیمات مالی مؤثر است تورم می باشد، تورم عبارت است از افزایش قیمت ها. تورم با شاخص های مختلفی مانند شاخص تعدیل کننده قیمت برای تولید ناخالص ملی، شاخص قیمت تولید و شاخص قیمت مصرف کننده اندازه گیری می شود. تورم می تواند در ارقامی چون سود هر سهم، سود تقسیمی هر سهم و قیمت هر سهم اثر بگذارد یا توجه به هدف مدیریت مالی که به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران است، در وضعیت تورم، سود واقعی هر سهم افزایش زیادی ندارد بلکه سود اسمی افزایش می یابد و آنقدر بازدهی سهام باید افزایش یابد تا نرخ تورم را جبران نماید.

روابط نمایندگی:

مالکان شرکت اختیارات خود را به مدیران می دهند تا در راستای منافع آنها کار کنند اما مدیران دارای هدف های شخصی هستند و ممکن است با حداکثر رساندن ثروت سهامداران مغایر باشد لذا تئوری های نمایندگی موجب بروز تضاد منافع می گردد. روابط نمایندگی شامل:

رابطه بین مدیران و سهامداران ؛ رابطه نمایندگی بین مدیران و بستانکارن ؛ رابطه نمایندگی بین مدیران و بستانکاران (در شرایط بحران های مالی).

هزینه نمایندگی:

هزینه های نمایندگی هزینه هایی هستند که مالکان به خاطر اعمال نظارت بر عملکرد، فعالیت ها و اقدامات مدیران متحمل می شوند تا اطمینان پیدا کنند مدیران در راستای حداکثر رساندن منافع آنها کار می کنند و یا به عبارتی هزینه نمایندگی هزینه ای است که سهامداران برای کم کردن تضاد منافع نماینده با سهامداران و از بین بردن خطر اخلاقی می پردازند.

هزینه های نمایندگی به سه گروه تقسیم می شود:

1) هزینه های نظارت بر عملیات مدیران (هزینه حسابرسی).

2) هزینه های مربوط به ساختار سازمانی جهت محدود کردن رفتار نامطلوب مدیران.

3) هزینه فرصت یعنی سهامداران مجبورند محدودیت هایی اعمال کنند.

برای کاهش هزینه های نمایندگی موارد زیر را می توان انجام داد:

افزایش پاداش و حقوق مدیران ؛ مداخله مستقیم سهامداران در امور سازمان ؛ تهدید به اخراج مدیران ؛ تهدید به خرید (بلعیدن) سهام شرکت توسط رقبا.

تئوری نمایندگی به بررسی تضاد منافع بین مالکان و مدیران یک واحد تجاری پرداخته و راهکاری مناسب جهت کم کردن این تضاد را بیان می کند.

دارایی مالی:

دارایی عبارت است از آنچه که در اختیار کسی است و ارزش مبادله دارد، می توان دارایی را به دو گروه تقسیم کرد: دارایی مشهوم و دارایی نامشهود.

دارایی مشهود دارایی است که ارزش آن در خود دارایی است و به خصوصیات مادی آن بستگی دارد (مانند کالا، ماشین آلات).

دارای نامشهود نماینده حق قانونی نسبت به منفعتی در آینده است. یعنی دارنده آن می تواند در آینده منافعی را بدست آورد.

دارایی مالی یک نوع دارایی نامشهود است مانند سهام، اوراق قرضه و بدهی.

بازار مالی:

بازار مالی بازاری است که در آن اوراق بهادار معامله می شود این بازار شرایطی را فراهم می کند تا افراد بتوانند اوراق بهادار خود را در آن بفروشند و یا اشخاص دیگر به راحتی می توانند از طریق بازار مالی وجود خود را در اوراق بهادار سرمایه گذاری کنند.

کارکردهای بازار مالی:

بازار مالی کارکدهای مختلفی دارد که عبارتند از:

1) کمک به فرآیند تشکیل سرمایه یعنی انتقال وجود که در اختیار سرمایه گذاران است به کسانی که نیازمند وجوه می باشند تا در دارایی مشهود سرمایه گذاری کنند ؛ 2) توزیع ریسک بین متقضیان وجوه و دارندگان وجوه ؛ 3) تعیین قیمت عادلانه اوراق بهادار از طریق ایجاد روابط متقابل خریدار و فروشنده. این فرآیند را قیمت یابی می نامند هر چه بازار مالی از شرایط رقابت کامل بهره مند گردد قیمت اوراق بهادار عادلانه تر تعیین می شود. شرایط تشکیل بازار رقابت کامل عبارت است از حضور تعداد زیادی خریدار و فروشنده در بازار و دسترسی همگان به اطلاعات پیرامون شرکت صادر کننده اوراق بهادار و وضعیت کلی بازار ؛ 4) ایجاد بازر ثانویه برای معاملات اوراق بهادار یعنی تعیین شرایطی که طی آن سرمایه گذاران می توانند دارایی مالی خود را بفروشند ؛ 5) کاهش هزینه معاملات یعنی معاملات دو نوع هزینه دارد هزینه جست و جو و هزینه اطلاعات که کارکرد دیگر بازار مالی کاهش هزینه معاملات است ؛ 6) تخصیص سرمایه یعنی اگر بازار مالی کارا باشد می تواند سرمایه های موجود در جامعه را به بخش هایی از صنایع و خدمات تخصیص دهد که از مزیت نسبی بیشتری برخوردارند.

طبقه بندی بازارهای مالی:

بازارهای مالی را با توجه به نوع و ماهیت دارایی مالی می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:

1) طبقه بندی بر حسب حق مالی: ماندن بازارهای بدهی (اوراق قرضه) و بازار سهام.

2) طبقه بندی بر حسب سررسید حق مالی: بازار پول و بازار سرمایه.

بازار پول؛ بازاری است که در آن اوراق بهادار با سرررسید کمتر از یکسال معامله می شوند.

بازار سرمایه؛ بازاری است که در آن اوراق بهادار با سررسید بیشتر از یکسال معامله می شوند.

3) طبقه بندی بر اساس مرحله انتشار: بازار اولیه و بازار ثانویه.

بازار اولیه؛ بازاری با ویژگی های زیر است: در این بازار تشکیل سرمایه صورت می گیرد ؛ اوراق بهادار برای اولین بار در این بازار عرضه و مبادله می شود.

بازار ثانویه؛ پس از اینکه اوراق بهادار در بازارهای اولیه به فروش رسید نیاز به مکانیزم کارایی است که طی آن سرمایه گذاران بتوانند مجدداً اوراق بهادار را خرید و فروش نمایند. در نتیجه بازار ثانویه بازاری است که اوراق بهادار برای بار دوم یا سوم و ... در آن بازار معامله می شود. بازارهای دست دوم به صورت سازما نیافته (به شکل بورس) و یا بازارهای خارج از بورس است.

اهم وظایف بازار ثانوبه عبارت است از: ایجاد مکان مجدد برای سرمایه گذاران تا اوراق بهادار خریداری شده را هرگاه نیاز داشتند بفروشند و این خود کمکی به بازار اولیه است تا در آن بازار سرمایه گذاران نگرانی فروش اوراق را نداشته باشند ؛ تعیین قیمت اوراق بهادار جدید که قرار است در بازار اولیه عرضه شوند ؛ ایجاد زمینه گسترش مالیکت شرکت ها ؛ قیمت سهام در بازار ثانویه متعکس کننده عملکرد مدیریت شرکت است و تغییر قیمت سهام مستقیماً ثروت سهامداران را تحت تأثیر قرار می دهد.

4) طبقه بندی بر اساس واگذاری فوری یا واگذاری آتی: در این طبقه بندی نیز بازار مالی به بازار آتی و بازار نقدی طبقه بندی می شود.

بازار نقدی؛ بازاری است که در آن دارایی مالی برای واگذاری فوری مبادله می شود.

بازار آتی یا بازار اوراق مشتقه؛ قراردادی است که دارنده اش را موظف یا مختار می کند که دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد.

5) طبقه بندی بر اساس ساختار سازمانی: بازار حراج ، بازار مبتنی بر چانه زنی ، بازار سوم.

بازار حراج؛ فرآیند معاملات در این بازارها مبتنی بر حراج (مزایده) است و در یک مکان فیزیکی معینی (بورس) قرار دارند و کارگزاران به عنوان واسطه امور معامله گران را انجام می دهند.

بازار مبتنی بر چانه زنی؛ بازار خارج از بورس (OTC) در این بازارها تعیین قیمت از مجرای مذاکره و چانه زنی تعیین می شود و بر خلاف بازار حراج که در بورس انجام می شود بازار خارج از بورس مکان معینی ندارند.

بازار سوم: شامل کلیه بازاهای خارج اس بورس است که اوراق بهادار پذریفته شده در بورس در خارج از بورس مورد معامله قرار می گیرد، کمیسیون در این بازار کمتر از کمیسیون در بورس اوراق بهادار است و مؤسسات بزرگ سرمایه گذاری سعی می کنند در این بازارها اوراق بهادار را معامله کنند.

مؤسسه های مالی:

برای کارکرد بهتر بازار مالی نیاز به مؤسسه های مالی است و کسانیکه از تخصص لازم برخوردار نیستند ترجیح می دهند سرمایه های خود را در اختیار مؤسسه های مالی قرار دهند تا آن مؤسسه ها با تخصصی که در زمینه و تجزیه و تحلیل بازدهی و ریسک دارند سرمایه های مزبور را در بهترین محل هی سرمایه گذاری به کار گیرند.

نقش واسطه های مالی عبارت است از:

1) کاهش ریسک از راه تنوع بخشیدن به مجموعه اوراق بهادار: مؤسسه های مالی با توجه به منافع مالی زیادی که دارند می توانند در منافع مختلف سرمایه گذاری کنند. با توجه به تئوری پرتفولیو با ایجاد مجموعه متنوع می توان ریسک سرمایه گذاری را کاهش داد و آنها نیز با مدیریت پرتفوی که دائم انجام می دهند می توانند ضمن دسترسی به بازدهی بیشتر از میزان ریسک نیز بکاهند ؛ جمع آوری پس اندازها: یکی از نقش های این مؤسسه ها جمع آوری پس اندازهای خرد مردم و سپس با سرمایه گذاری های هنگفتی که فراهم می کنند می توانند حضور عمده در بازار مالی داشته باشند ؛ عرضه خدمات تخصصی: واسطه های مالی با به کار گیری متخصصین و تحلیل گران مالی و سرمایه گذاری می توانند با استفاده از دانش آنها اوراق بهادار و سهام مناسب را در بازار شناسایی و در آنها سرمایه گذاری کنند.

بازار کارا:

بازار کارا بازاری است که در آن اطلاعات موجود بلافاصله بر قیمت اوراق بهادار تأثیر می گذارد. مفهوم بازار کارا بر این فرض استوار است که سرمایه گذاران در تصمیمات خود (در مورد خرید و یا فروش) تمامی اطلاعات مربوطه را در قیمت سهام لحاظ می کنند. در نتیجه قیمت فعلی سهام متأثر از تماس اطلاعات شناخته شده اعم از اطلاعات گذشته، اطلاعات فعلی و به علاوه اطلاعاتی که از نظر منطقی استنباط شده است نیز در قیمت سهام منعکس است.

طبق فرضیه بازار کارا تغییرات قیمت سهام ناشی از اطلاعات موجود است.

اهمیت کارایی بازار سرمایه در این است که : کارایی بازار موجب تعیین عادلانه قیمت اوراق بهار خواهد شد ؛ کارایی بازار موجب تخصیص سرمایه بهنیه خواهد شد.

در فرضیه بازار کار به علت تأثیر سریع اطلاعات بر قیمت اوراق بهادار و دسترسی یکسان همه فعالان به این اطلاعات موجب می شود که:

تغییرات آتی قیمت ها قابل پیش بینی نباشد ؛ قیمت ها از یک گردش تصادفی تبعیت می کنند ؛ هیچ کس بازده غیرعادی نمی تواند بدست آورد.

زمانی بازار کارا به وجود می آید که شرایط زیر فراهم گردد:

1) حضور تعداد زیادی سرمایه گذاری منطقی که به دنبال حداکثر کردن سود خود باشند و به طور فعال از طریق تجزیه و تحلیل و ارزشیابی و معامله سهام در بازار مشارکت داشته باشند ؛ 2) اطلاعات به صورت تصادفی ایجاد شده و مستقل از سایر اطلاعات است ؛ 3) دریافت اطلاعات بدون هزینه است و بالفاصله در اختیار همه افراد قرار می گیرد ؛ 4) سرمایه گذاران در مقابل اطلاعات جدید، سریعاً عکس العمل نشان می دهند.

انواع کارایی:

انواع کارایی در بازار سرمایه شامل:

الف) کارایی اطلاعاتی: منظور از کارایی اطلاعاتی این است که اطلاعات در اختیار همگان قرار می گیرد و اطلاعات به سرعت بر قیمت اوراق بهادار تأثیر خواهد گذاشت. 

ب) کارایی تخصیصی: زمانی بازار سرمایه از کارایی تخصیصی برخوردار است که بتواند به بهترین وجه سرمایه های موجود را در طرح ها و یا شرکت هایی که بازده بیشتری را متناسب با ریسک ارائه می نمایند قرار دهد.

ج) کارایی عملیاتی: بازارهایی که کارایی عملیاتی بیشتری دارند از سرعت و تسهیل مبادلات بیشتری برخوردار می باشند و هزینه انجام معاملات در پایین ترین سطح می باشد. این نوع کارایی منجر به افزایش سرعت نقد شوندگی دارایی ها خواهد شد.

اشکال مختلف بازار کارا:

 در بازار کارای کامل، قیمت های اوراق بهادار شدیداً متأثر از اطلاعات موجود در بازار می باشد و سرمایه گذاران نمی توانند به خاطر داشتن اطلاعات سود غیرعادی بدست آورند، در این بازار قیمت اوراق بهادار معادل ارزش ذاتی آن است. اگر برخی اطلاعات به طور کامل در قیمت سهام منعکس نشود در آن صورت بازار از کارایی کامل برخودار نیست. طبق مطالعات انجام گرفته سه نوع بازار کارا وجود دارد:

1) شکل ضعیف بازار کارا: برخی از اطلاعات موجود مربوط به دوره های قبل بوده و تأثیر آنها در قیمت اوراق بهادار منعکس شده.

2) شکل نیمه قوی بازار کارا: در این بازار تمام اطلاعات شناخته شده و در دسترس به سرعت بر قیمت ها تأثیر گذاشته است. این بازار دربرگیرنده شکل ضعیف بازار کارا نیز هست.

3) شکل قوی بازار کارا: در این بازار قیمت سهام کاملاً تحت تأثیر اطالعات اعم از اطلاعان عمومی و غیرعمومی است. در این بازار هیچ گروهی از سرمایه گذاران نمی توانند بیش از نرخ بازده عادی در یک برهه از زمان منتفع شوند. این بازار در برگیرنده شکل ضعیف و نیمه قوی نیز هست.

در بازارهای کارا هر قدر شدت کارایی بیشتر شود، قیمت بازار اوراق بهادار به قیمت ذاتی (قیمت واقعی) آنها نزدیک تر خواهد شد.



:: موضوعات مرتبط: جزوات و خلاصه دروس تئوری های مدیریت
:: برچسب‌ها: مدیریت مالی, هدف مدیریت مالی, هدف سودآوری, وظایف مدیریت مالی
تاریخ :  پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۲
نویسنده :  مجید بی عوض شبستری

نام درس:سرمایه گذاری و ریسك (‌مدیریت مالی)

عنوان:

فصل اول:‌كلیات

فصل دوم: محیط سرمایه‌گذاری

فصل سوم: خرید و فروش اوراق بهادار

فصل چهارم: كارآیی بازار

فصل پنجم: ارزش‌گذاری‌ و اوراق بهادار بدون ریسك

فصل ششم: مفاهیم ریسك و بازده و مطلوبیت

فصل هفتم: تئوری پرتفوی و تئوری CAPM

فصل هشتم:مدل‌های مالی و نظریه‌های قیمت‌گذاری آربیتراژ

فصل نهم: تحلیل تكنیكال

منابع اصلی:

1- مدیریت سرمایه‌گذاری دكتر شریعت پناهی

2- مدیریت سرمایه‌گذاری دكتر تهرانی

3- مدیریت سرمایه‌گذاری دكتر راحی

نام درس: مالی

عنوان:

فصل اول: كلیات

فصل دوم: تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی

فصل سوم: برنامه‌ریزی سود و تجزیه و تحلیل اهرم‌ها

فصل چهارم: سیاست سرمایه در گردش

فصل پنجم: برنامه‌ریزی ( بودجه‌بندی) مالی

فصل ششم: ارزش زمانی پول و بودجه‌بندی سرمایه‌ای

فصل هفتم: ارزشیابی شركت

فصل هشتم: هزینه سرمایه و مدیریت ساختار سرمایه

فصل نهم: تقسیم سود

فصل دهم: بازده و ریسك مجموعه سرمایه‌گذاری

منابع اصلی:

1- مدیریت مالی نوین دكتر جهان خوانی جلد 1 و 2

2- مدیر مالی دكتر جهان خوان و پارسائیان

3- مدیریت مالی دكتر تهران

4- مدیریت مالی میانه دكتر پارسائیان

 

نام درس: حسابداری مالی و صنعتی (‌مدیریت مالی)

عنوان:

فصل اول: چرخه حسابداری

فصل دوم: حسابداری دارائی‌ها

فصل سوم: حسابداری سرمایه‌گذاری‌ها

فصل چهارم: حسابداری بدهی‌ها

فصل پنجم: شركت‌های تضامنی

فصل ششم: شركت‌های سهامی

فصل هفتم: كلیات حسابداری صنعتی

فصل هشتم: سیستم هزینه‌یابی

منابع اصلی:

1- اصول حسابداری 1 و 2 دكتر نوروش

2- حسابداری صنعتی 1 دكتر نوروش

3- حسابداری صنعتی 1 دكتر عثمانی

4- حسابداری مالی دكتر نوروش، كرمی ، مرادی و اسكندر

نام درس: اقتصاد كلان

عنوان:

فصل اول: آشنایی با الگوها و مدلهای اقتصادی كلاسیك

فصل دوم: حسابداری مالی

فصل سوم: بررسی تعادل و وضعیت بازار كالا و خدمات، سیاست مالی

فصل چهارم: بازار پول، سیاست پولی

فصل پنجم: تعادل همزمان در بازار كالا و خدمات و بازار پول (LIN,LS)

فصل ششم: كارائی سیاست پولی و مالی

فصل هفتم: نظریات مصرف و سرمایه‌گذاری

فصل هشتم: نظریات تورم و بیكاری

منابع اصلی:

1- اقتصاد كلان دكتر نظری- درس تست

2- 2000 تست اقتصاد كلان دكتر نظری

 

نام درس: اقتصاد خرد

عنوان:

فصل اول: كلیات اقتصاد

فصل دوم: تئوری تقاضا

فصل سوم: عرضه و تعادل

فصل چهارم: كشش

فصل پنجم: بررسی رفتار مصرف كننده

فصل ششم: بررسی رفتار تولید كننده

فصل هفتم: تئوری هزینه

فصل هشتم: بازار رقابت كامل

فصل نهم: بازار انحصار كامل فروش

منابع اصلی:

1- اقتصاد خرد دكتر نظری – درس تست

2- 2000 تست اقتصاد خرد دكتر نظری

نام درس: آمار

عنوان:

فصل اول: كلیات آمار

فصل دوم: شاخص‌های پراكندگی و مركزی

فصل سوم: آنالیز تركیبی و احتمال

فصل چهارم: متغیر تصادفی و تابع احتمال

فصل پنجم: توزیع های احتمال گسسته و پیوسته

فصل ششم: نمونه‌گیری و توزیع‌های نمونه‌گیری

فصل هفتم: تئوری برآورد

فصل هشتم: آزمون فرض آماری

فصل نهم: تحلیل واریانس

فصل دهم: رگرسیون و همبستگی

منابع اصلی:

1- آمار و كاربرد آن در مدیریت، دكتر عادل آذر و منصور مؤمنی (جلد 1 و 2)

2- آمار كاربردی- دكتر ناصحی فر

 

نام درس: ریاضی

عنوان:

فصل اول: یادآوری (اتحادها، رادیكال‌ها، تعیین علامت، توان، لگاریتم، مجموعه‌ها)

فصل دوم: تابع

فصل سوم: حد تابع

فصل چهارم: پیوستگی

فصل پنجم: مجانب

فصل ششم: دنباله و سری

فصل هفتم: مشتق

فصل هشتم: مشتق توابع چند متغیره

فصل نهم: كاربرد مشتق

فصل دهم: كاربرد مشتق توابع چند متغیره

فصل یازدهم: مشتق در اقتصاد

فصل دوازدهم: انتگرال نامعین

فصل سیزدهم: كاربرد انتگرال

فصل چهاردهم: ماتریس

فصل پانزدهم: بسط دوجمله‌ای

فصل شانزدهم: بردارها

منابع اصلی:

ریاضی و كاربرد آن در مدیریت ، اقتصاد،‌حسابداری/ دكتر محمودیان




:: موضوعات مرتبط: مدیریت مالی
:: برچسب‌ها: منابع کنکور ارشد مدیریت, مدیریت مالی, سرفصل دروس کارشناسی ارشد مدیریت
تاریخ :  پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۲
نویسنده :  مجید بی عوض شبستری

معرفی منابع کنکور کارشناسی ارشد سراسری گرایش مدیریت مالی
در این بخش سعی شده جامعیت منابع رعایت گردد لذا مناسب است پس از بررسی منابع ، نسبت به انتخاب بهترین و مهمترین منابع اقدام نمایید .
با اینحال سایت در راستای فعالیت مشاوره ای خود، تعدادی از کتب مهمتر را در هر گروه با ستاره مشخص می نماید. بدیهی است تصمیم نهایی در انتخاب منابع بر عهده داوطلب است.
ردیف
نام کتاب
مولف - مترجم
ناشر
زبان عمومی و تخصصی
1
504 Essential Words *
2
Barron's essential words for the TOEFL*
3
زبان تخصصی مدیریت *
آرمان اشراقی
انتشارات نگاه دانش
4
زبان تخصصی مدیریت (با تاکید بر استراتژی های درک مطلب)*
محمدرضا ناصرزاده - یاشاردهدشتی
انتشارات نگاه دانش
5
زبان عمومی کارشناسی ارشد *
آرمان اشراقی
انتشارات پیک مروا
6
زبان عمومی
محمدرضا ناصرزاده - یاشاردهدشتی
انتشارات نگاه دانش
7
زبان عمومی کارشناسی ارشد
داور ونوس، مهرداد پرچ
انتشارات کتابخانه فرهنگ
8
زبان تخصصی مدیریت (مقدماتی و پیشرفته)
داور ونوس
انتشارات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
9
زبان تخصصی مدیریت (GMAT)
داور ونوس - پگاه شاپوری
انتشارات نگاه دانش
10
متون تخصصی مدیریت به زبان انگلیسی
استونر- فریمن- برگزیده حسن اسماعیل پور و آرمان اشراقی
انتشارات نگاه دانش
11
لغات تخصصی و متون درک مطلب مدیریت
داور ونوس، مهرداد پرچ
انتشارات کتابخانه فرهنگ
12
گرامر زبان عمومی کلیه رشته‌های کارشناسی ارشد
وحید عسگری
کانون فرهنگی آموزش
13
Management - A global perspective
Weihrich, Koontz
انتشارات ترمه
14
جزوات مربوط به واژگان زبان  انگلیسی عمومی و تخصصی کنکور کارشناسی ارشد مدیریت
سایت مدیر
دانلود از سایت مدیر
اقتصاد کلان
1
اقتصاد کلان *
محسن نظری
انتشارات نگاه دانش
2
2000 سوال چهارگزینه ای اقتصادکلان
محسن نظری
انتشارات نگاه دانش
3
مجموعه سوالات چهارگزینه ای اقتصاد کلان
تیمور رحمانی
انتشارات ترمه
اقتصاد خرد
1
اقتصاد خرد *
محسن نظری
انتشارات نگاه دانش
2
2000 سوال چهار گزینه ای اقتصاد خرد
محسن نظری
انتشارات نگاه دانش
3
تئوری و مسائل اقتصاد خرد
دومنیک سالواتوره - ترجمه حمیدرضا ارباب
نشر نی
ریاضیات
1
ریاضیات و کاربرد آن در مدیریت و حسابداری*
هادی رنجبران
انتشارات اثبات
2
ریاضیات عمومی
امید محمودیان
انتشارات نگاه دانش
3
ریاضیات و کاربرد آن در مدیریت
اکبر عالم تبریز - محمد فاریابی باسمنج
انتشارات صفار - اشراقی
4
تست و خلاصه درس ریاضیات کارشناسی ارشد
مسعود نیکوکار
گسترش علوم پایه
5
ریاضیات کاربردی
وحید ناصحی فر
انتشارات پوران پژوهش
آمار
1
آمار و کاربرد آن در مدیریت (2جلد) *
عادل آذر - مومنی
انتشارات سمت
2
آمار و احتمال و کاربرد آن در مدیریت و حسابداری*
هادی رنجبران
انتشارات اثبات
3
درس و کنکور آمار و کاربرد آن در مدیریت، اقتصاد، بازرگانی و حسابداری
مسعود نیکوکار
گسترش علوم پایه
4
آمار کاربردی
وحید ناصحی فر و دیگران
نشر ترمه
5
آمار و احتمال
محسن طورانی
زیتون سبز
مدیریت سرمایه گذاری و ریسک
1
مدیریت سرمایه گذاری*
شارپ - ترجمه مجید شریعت پناهی و ابوالفضل جعفری
نشر اتحاد
2
مدیریت سرمایه گذاری پیشرفته*
رضا راعی و احمد تلنگی
انتشارات سمت
3
مدیریت سرمایه گذاری
جونز چارلز – ترجمه تهرانی و نوربخش
انتشارات نگاه دانش
4
مبانی مهندسی مالی و مدیریت ریسک
علی سعیدی و رضا راعی
انتشارات سمت
5
مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
هادی منافی
انتشارات نگاه دانش
6
مجموعه سوالات مدیریت سرمایه گذاری و ریسک
رضا تهرانی - عسگر نوربخش
انتشارات نگاه دانش
7
مجموعه سوالات چهارگزینه ای مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
مهدی آسیما
کتابخانه فرهنگ
مدیریت مالی
1
مدیریت مالی*
رضا تهرانی
انتشارات نگاه دانش
2
مدیریت مالی جلد 1و2 *
ریموند پی.نوو - ترجمه جهانخانی و پارسائیان
انتشارات سمت
3
مدیریت مالی نوین جلد 1و2
ترجمه علی جهانخانی و مجتبی شوری
انتشارات سمت
4
مدیریت مالی
علی اسدالهی فام، سیدسعید میرواحدی
انتشارات فرا آموزش (مدرسان شریف)
5
مجموعه سوالات مدیریت مالی
علی اسدالهی، یاسمن کریمپور، مهروش محقق
کتابخانه فرهنگ
حسابداری (حسابداری مالی و صنعتی)
1
مروری جامع بر حسابداری مالی و صنعتی*
نوروش - کرمی - مرادی - وافی
انتشارات کتاب نو
2
حسابداری صنعتی 1 *
محمدقسیم عثمانی – علی قاسم زاده
انتشارات ترمه
3
حسابداری صنعتی 1
جمشید اسکندری
انتشارات حفیظ
6
مجموعه پرسش های چهارگزینه ای حسابداری صنعتی
جمشید اسکندری
انتشارات کیومرث (فقط تستهای حسابداری صنعتی1)
7
مجموعه پرسش های چهارگزینه ای حسابداری صنعتی CPA
علی مصدر
انتشارات کیومرث (فقط تستهای حسابداری صنعتی1)
کلیه دروس
1
مجموعه سوالات کنکور کارشناسی ارشد مدیریت – جلد اول (دروس عمومی- سال 75 تا 91)*
نظری، اشراقی، ناصرزاده، ونوس، سیدجوادین، محمودیان، امیرکبیری
انتشارات نگاه دانش
- به جز درس تئوریها
2
مجموعه سوالات کنکور کارشناسی ارشد مدیریت – جلد سوم (دروس تخصصی گرایش مالی- سال 71 تا 90)*
مناجاتی، کرمی، تهرانی، وافی ثانی
انتشارات نگاه دانش
 

:: موضوعات مرتبط: مدیریت مالی
:: برچسب‌ها: منابع کنکور, منابع ارشد مدیریت مالی, مدیریت مالی
تاریخ :  پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۲
نویسنده :  مجید بی عوض شبستری

مدیریت مالی چیست؟

ما از خود مرتبا سوال میکنیم که ارزش فلان دارایی ، کالا و سرمایه گذاری چقدر است همچنین مدیریت مالی با اتخاذ بهترین تصمیمات سر و کار دارد مثلا آیا در یک پروژه خاصی سرمایه گذاری شود یا خیر؟ بطور کلی مدیریت مالی دارای سه محدوده اصلی است .

1- مدیریت مالی در شرکت هایی سهامی.

2- مدیریت مالی در سرمایه گذاری.

3- مدیریت مالی در بازارهای سرمایه و واسطه های مالی.

 

پس اگر ما مالیه را به عنوان حرفه آینده خویش انتخاب کنیم  باید در رابطه به هزینهای هر یک از محدوده های فوق آگاهی کامل داشته باشیم.  که مدیریت مالی در شرکت های سهامی بر شیوه ایجاد و حفظ ارزش تاکید میکند .

طور مثال شرکت میکروسافت برای توسعه و بازار یابی محصولات خویش بیش از ده ها ملیون دالر هزینه کرده است تا بتواند ارزش ایجاد شده از فروش محصولات قبلی خود را حفظ نماید. تصمیم های مدیریت مالی مانند سایر علوم مبتنی بر نظریه های علمی است.

بصورت عموم مدیریت مالی در تمام موسسات بازرگانی.بانکهاو سایر موسسات مالی  همچو شرکت های تولیدی و خرده فروشی ها نقش مهمی را ایفا مکند مدیریت مالی در موسساتی همچو مدارس،شفاخانه ها،و حتی شاهراه ها کاربرد دارند.

بطور کلی در یک شرکت مدیران زیادی وجود دارند که یکی از مهم ترین آنها میتواند مدیر مالی باشد چرا که اداره بخش مالی شرکت را بر عهده دارد  که مهمترین بخش شرکت های تجارتی و تولیدی میباشد.

نقش کلیدی مدیر مالی

مدیران مالی در شرکت ها نقش محوری را دارا اند و وظایف مدیران مالی در سازمانها به طور خلاصه میتوان شامل بودجه بندی ، تامین مالی در بازار های مالی و ارزیابی پروژه های سرمایه وی و بازاریابی دانست.

تقاضای روز افزون که برای مدیریت مالی بوجود آمده از دو عامل سرچشمه میگیرد .

1- روشهای تجزیه وتحلیل مالی وپیچیده تر شدن بازار های سهام.

2-جهانی شدن شرکتهای زیاد که نیاز به تامین مالی خارجی دارند

بنا بر این مدیران مالی نه تنها باید از فرهنگ تجارتی شرکت و کشور خود آگاه باشند بلکه باید با فرهنگ تجارتی و قوانین مالی کشورهای که با آنها داد و ستد بازرگانی دارند نیز آشنا باشند.

وظایف مدیر مالی

وظایف اصلی مدیر مالی تصمیم گیری در مورد سه مطلب مهم است.

1- تصمیم در مورد سرمایه گذاری .

2- تصمیم در باره تامین مالی.

3- تصمیم در مورد تقسیم سود سهام.

هر یک از این تصمیم ها باید در رابطه به هدف شرکت باشدکه ترکیب هر سه مورد فوق ارزش شرکت را برای سهامداران حد اکثر خواهد کرد.

تصمیم گیری در رابطه به سرمایه گذاری از جمله مهمترین تصمیم ها برای مدیر مالی یک شرکت مباشد تا بتواند چنان سرمایه گذاری کند که اهداف مالیکین و مشتریان را به نحوه احسن برآورده سازد.

همین قسم تصمیم گیری در رابطه به تامین مالی ترکیب ویا ساختار سرمایه مباشد.

و همین قسم تصمیم گیری در مورد تقسیم سود سهام که شامل درصدی از درآمد شرکت است که به سهام داران سالانه به عنوان سود سهام شان پرداخت میشود میباشد.

نقش مدیران مالی در شرکت ها

بطور عموم مدیران مالی در شرکتها نقش بسیار مهمی از هر لحاظ دارا میباشند که چند وظیفه آنهارا بطور مختصر ذکرمیکنیم.

1-نظارت بر فعالیتهای حسابداری طرهای طویل مدت برای شرکتها و کنترول خرج هزینه ها مطابق مقررات محاسبات عمومی و مقررات مالی شرکت.

2- نظارت و کنترول بر اسناد و اوراق بهادار و وجوه نقدی و ارزی و حساب بانکی شرکت و کنترول  وجوه برای مصارف شرکت  و جابجای بموقع حسابها.

3- نظارت بر انجام فعالیتهای حسابداری مالی وکنترول لازم در مورد نگهداری دفاتر حسابداری مالی.

4- نظارت بر تهیه و تنظیم بودجه و کنترول هزینه های جاری وسرمایه شرکت و ارایه به هیت مدیره و مجمع عمومی شرکا

5- نظارت بر تامین عتبارات و وجو لازم برای سرمایه گذاری دراز مدت طرح های مختلف وباز پرداخت قرضه ها و سر رسیدها.

6- نظارت بر فعالیتهای واحد خدماتی ماشینی و نیز برسی و اجرای روشها و تکنیکها و تایید برنامه های طراهی شده توسط واحدهای خدماتی ماشینی.

 

7- نظارت و برسی  وتفسیر آیین نامه ها،دستورالعملها ومقررات مالی تهیه شده توسط امور تدوین و مقررات صنعت نفت و کنترولهای لازم برای اجرای آن.

8- نظارت بر امور طراحی ،اجرا و کاربرد روشهای سیستمهای یکنواخت مالی و صنعتی در سطح صنعت.

9- حسابداری طرحها و امور ذیحسابی  نظارت بر تدوین ، کنترول و هماهنگی مقررات مالی  نظارت بر برسی مسایل مالیاتی شرکتها تابعه.

10-نظارت بر اجرای صحیح تصویب نامه ها ، مقررات  و روشهای مالی مورد عمل در صنایع مختلف و هماهنگ نمودن کلیه فعالیت های مالی و حسابداری شرکت  با توجه به مقررات تجاری و تصویب نامه ها.

11-نظارت بر انجام کلیه فعالیتهای برنامه ریزی مالی شرکت شامل  برسی های وام و سرمایه گذاری و کنترول منابع و مصارف مالی برنامه ریزی و تجزیه تحلیلهای آماری ، تهیه آمار و گزارشهای تلفیقی مالی،برسی قیمتها،تنظیم بودجه،کنترول هزینه های سرمایه وی و جاری.

آینده ی شغلی:

فارغ التحصیلان این رشته با تسلط به مباحث تئوری مدیریت مالی در حوزه های مختلفی همچون سرمایه گذاری و بانکداری و بیمه و مدیریت ریسک و مهندسی مالی(ارایه روشهای نوین مالی) تامین مالی و اعتباری و ... می تواند در پستهای مرتبط سازمانی ازجمله معاونت مالی (در مفهوم جدید آن ) و معاونت سرمایه گذاری و تامین مالی اعتبارات مالی در بانکها و ارزیابی اقتصادی پروژه ها و شرکتهای سرمایه گذاری و بورس اوراق بهادار و غیره مشغول بکار شوند. این رشته در حال حاضر دارای آینده شغلی بسیار مناسبی می باشد. امکان ادامه تحصیل در این رشته تا مقطع دکترا وجود دارد.

 



:: موضوعات مرتبط: مدیریت مالی
:: برچسب‌ها: مدیریت, مدیریت مالی, وظایف مدیر مالی, اهداف مدیریت مالی
تاریخ :  چهارشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۲
نویسنده :  مجید بی عوض شبستری

به دلایل گوناگون نمی توان واژه مدیریت را به سادگی تعریف کرد. از این دلایل می توان به گستردگی دامنه مدیریت و ماهیت پویای آن اشاره کرد. مدیریت فرایند برنامه ریزی، تشکیلات، فرماندهی، هدایت و نظارت بر تلاش های اعضای سازمان و استفاده از دیگر منابع سازمانی جهت دستیابی به اهداف سازمانی است. مدیریت امروز مجموعه ای از علوم گوناگون همانند اقتصاد، جامعه شناسی ،روان شناسی، ریاضیات، آمار و است که هدفش افزایش بهره وری، کارائی و اثربخشی سازمانی است. بکارگیری اصول مدیریت از مؤسسه ای به مؤسسه دیگر یا حتی از موقعیتی به موقعیت دیگر، متفاوت است.

دانش مدیریت اولین بار به شکل علمی و امروزی در اواخر قرن نوزدهم میلادی توسط فردی به نام فردریک ونسلوتیلور مطرح شده. مدیریت را برخی هنر و برخی نیز علم دانسته اند و برخی نیز ترکیبی از این دو، اما آنچه مهم است نقش و جایگاه بسیار مهم مدیریت در دنیای امروز است.

داشتن قدرت رهبری، اعتماد به نفس، روابط اجتماعی خوب، توان تجزیه و تحلیل خوب و قدرت بیان قوی از عوامل مهم موفقیت در این رشته است. همچنین تسلط به دروس ریاضی و آمار با توجه به کاربرد وسیع آنها در مدیریت الزامی است.

* گرایش‌ها و ابعاد مختلف این رشته در کارشناسی ارشد

مدیریت بازرگانی

یک دانشجوی مدیریت بازرگانی به عنوان یک مدیر تجاری تحصیل کرده، می تواند امور تجاری را تفکیک کرده و اداره کند و به یاری قدرت خلاقه ی خویش در ایجاد بازار جدید، ارائه خدمات متنوع و تازه، ابداع روشهای جدید در عرضه و توزیع، کارآفرین باشد. یک فارغ التحصیل مدیریت بازرگانی باید بتواند برای کالاهای موجود، بازار جدیدی پیدا کرده یا روشهای مطلوب توزیع را در سیستم دولتی طراحی کند. چون امروز یکی از بزرگترین مشکلات کشور ما رساندن محصولات کشاورزی مثل برنج، چای و مرکبات به بازار و به دست مصرف کننده است.

مدیریت دولتی

هدف رشته مدیریت دولتی، تربیت مدیران شایسته ای است که بتوانند وظایف پنجگانه محوله را به نحو احسن در سازمانها و تشکیلات دولتی کشور انجام دهند. این وظایف عبارتند از :

۱- برنامه ریزی و اجرای آن.

۲- سازمان دهی یا تقسیم وظایف بین کارکنان یک سازمان به نحوی که با تقسیم کار بتوا ند مهارت پرسنل خود را در پرداختن به کارهای جزئی افزایش دهد.

۳- عملیات امور استخدامی یا کارگزینی کارکنان جدید.

۴- هدایت و راهبری.

۵- نظارت و کنترل.

مدیریت صنعتی

حضور یک کارشناس مدیریت صنعتی که مسولیت نیروی انسانی را بر عهده بگیرد، در هر واحد صنعتی ضروری است تا وی بتواند با استفاده از دانش خویش، مشارکت، مهارت و انگیزه نیروی انسانی واحد صنعتی مورد نظر را افزایش دهد. یکی از علل عدم موفقیت صنایع ما این است که اکثر مسولین واحدهای صنعتی، فارغ التحصیل مدیریت صنعتی نیستند. مدیریت صنعتی دارای سه بعد اصلی فنی و تکنیکی، بعد مالی و بعد رفتاری و اجتماعی می باشد. در رشته مهندسی صنایع دانشجویان بیشتر به مطالعه بعد فنی و تکنیکی صنایع می پردازند اما رشته مدیریت صنعتی به دو بعد مالی و رفتاری صنایع تاکید بیشتری دارد.

مدیریت فن‌آوری اطلاعات

هدف این رشته در مقطع کارشناسی ارشد تربیت کادر متخصص جهت ایجاد پایگاه‌های اطلاعاتی در سازمان است که به تصمیم گیری بهتر مدیران منتهی می شود.

مدیریت تکنولوژی

هدف از این رشته عبارت است از پرورش کادر متخصص در یکپارچه سازی علوم پایه و مهندسی و دانش و روشهای مدیریت. این رشته یک تخصص میان رشته ای است که بین علوم مختلف از جمله علوم طبیعی، اجتماعی، تجزیه صنعتی، تئوری کسب و کار و مهندسی ارتباط برقرار می‌کند.

مدیریت مالی

فارغ التحصیلان این رشته بر مباحثی چون تئوری‌های مدیریت مالی در حوز های مختلفی همچون سرمایه‌گذاری، بانکداری، بیمه، مدیریت ریسک، مهندسی مالی(ارائه روشهای نوین مالی ) و تامین مالی و اعتباری تسلط پیدا می‌کنند.

مدیریت کارآفرینی

مدیریت کارآفرینی عبارت است از مجموعه ای از نظریه ها ، فنون و روشهای هدایت اثربخش فعالیتهای کارآفرینی . هدف از اجرای دوره کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی تأمین نیروی انسانی متخصص مورد نیاز مدیریت فعالیتهای کارآفرینی در بخش خصوصی ، دولت و بخش عمومی است.

* زمینه‌های اشتغال

زمینه‌های اشتغال گرایش‌های این رشته به این شرح است:

* مدیریت دولتی

این رشته بدلیل برخورداری از گرایش‌ها و زیرمجموعه‌های گوناگون دارای بازار کار وسیع در بخش‌های دولتی و خصوصی می‌باشد. فارغ التحصیلان این رشته در زمینه‌های تشکیلات سازمانی، منابع انسانی، سیستم‌های اطلاعاتی و دیگر مباحث مطرح در مدیریت در سطوح کارشناسی و مدیریتی در بخش خصوصی و دولتی قادر به فعالیت می‌باشند، همچنین این فارغ التحصیلان بعنوان مشاور یا مجری در زمینه سیاست‌گذاری‌های بخش دولتی می‌توانند فعالیت کنند.

* مدیریت بازرگانی

فارغ التحصیلان این رشته با تسلط به مباحث مربوط به بازار، مباحث تدوین استراتژی های سازمانی، شناخت مشتریان و نحوه ارتباط با آنها، شناخت فرایندهای فروش، بازاریابی و خدمات به مشتریان زمینه لازم جهت استخدام در واحدهای بازرگانی سازمانها را داشته و نسبت به سایر گرایش های مدیریت با توجه به نبود رشته ای جایگزین از بازار کار مناسبی برخوردارند. ضمن اینکه دانشجویان این رشته با توجه به شناخت کافی از کسب و کار و نحوه ایجاد تجارت موفق شانس زیادی برای موفقیت در حیطه کار آفرینی و تشکیل کسب و کارجدید دارند.

* مدیریت مالی

فارغ التحصیلان این رشته با تسلط به مباحث تئوری مدیریت مالی در حوز های مختلفی همچون سرمایه گذاری و بانکداری و بیمه و مدیریت ریسک و مهندسی مالی(ارایه روشهای نوین مالی )تامین مالی و اعتباری می تواند در پستهای مرتبط سازمانی ازجمله معاونت مالی ( در مفهوم جدید آن ) و معاونت سرمایه گذاری و تامین مالی اعتبارات مالی در بانکها و ارزیابی اقتصادی پروژه ها و شرکتهای سرمایه گذاری و بورس اوراق بهادار و غیره مشغول بکار شوند. این رشته در حال حاضر دارای آینده شغلی بسیار مناسبی می باشد. از دانشگاه تهران از سال ۱۳۸۲ در مقطع کارشناسی اقدام به جذب دانشجو کرده است. امکان ادامه تحصیل در این رشته تا مقطع دکترا وجود دارد.

* مدیریت فناوری اطلاعات

فارغ التحصیلان این رشته با تسلط به مباحث تئوری مدیریت و منابع انسانی، همچنین با فراگیری مباحث تخصصی و آشنایی با دروس کامپیوتر و IT، امکان برقراری ارتباط با سطوح عملیاتی و هدایت موسسات تولید کننده نرم افزار یا واحدهای نرم افزاری از سازمانهای بزرگ را خواهند داشت. متاسفانه به دلیل نبود تجربه فارغ التحصیلان این رشته در بازار کار، در عمل به امور کارشناسی در واحدهای تحلیل گری سیستمها یا پشتیبانی از نرم افزارهای تولید شده گمارده می شوند و امور مدیریتی به آنها سپرده نمی شود. از آنجا که گرایش نظام کیفیت فراگیر از این رشته دارای دروس تخصصی متفاوت می باشد لذا این دسته از فارغ التحصیلان علاوه بر موارد فوق، شانس استخدام در واحدهای مدیریت کیفیت، سیستمها و روشها از سازمانها را نیز خواهند داشت. هم اکنون امکان ادامه تحصیل در این رشته در مقطع دکترا در ایران وجود ندارد.

* مدیریت تکنولوژی

فارغ التحصیلان این رشته با تسلط به مباحث تئوری مدیریت و منابع انسانی، همچنین با فراگیری مباحث تخصصی و آشنایی با دروس کامپیوتر و IT، امکان برقراری ارتباط با سطوح عملیاتی و هدایت موسسات تولید کننده نرم افزار یا واحدهای نرم افزاری از سازمانهای بزرگ را خواهند داشت. متاسفانه به دلیل نبود تجربه فارغ التحصیلان این رشته در بازار کار، در عمل به امور کارشناسی در واحدهای تحلیل گری سیستمها یا پشتیبانی از نرم افزارهای تولید شده گمارده می شوند و امور مدیریتی به آنها سپرده نمی شود. از آنجا که گرایش نظام کیفیت فراگیر از این رشته دارای دروس تخصصی متفاوت می باشد لذا این دسته از فارغ التحصیلان علاوه بر موارد فوق، شانس استخدام در واحدهای مدیریت کیفیت، سیستمها و روشها از سازمانها را نیز خواهند داشت. هم اکنون امکان ادامه تحصیل در این رشته در مقطع دکترا در ایران وجود ندارد.

* گرایش مدیریت صنعتی

فارغ التحصیلان این گرایش می توانند در قسمتهای مدیریت تولید ، اداره حفاظت فنی ، و قسمت کنترل کیفیت کالا مشغول بکار شوند . ضمنا توانایی فعالیت در امور مربوط به مدیریت و کنترل پروژه را دارا می باشند .

شرکت کنندگان در این دوره ، علاوه بر آشنایی با مسائل نظری دانش مدیریت صنعتی ، با زمینه های نوین مدیریت صنعتی و جایگاه آن در عرصه عمل آشنا خواهند شد .

* مدیریت کارآفرینی

شرکت کنندگان در این دوره بهتر است دارای تجربه کار عملی در یکی از بخشهای خصوصی ، عمومی و دولتی باشند . دانش آموختگان رشته کارآفرینی بعنوان مدرس ، مدیران موسسات ، پژوهشگران و متخصصین مدیریت کارآفرینی با دانش و مهارت و نگرش کارآفرینی وارد عرصه های اقتصادی - اجتماعی کشور شده و به تسریع روند توسعه پایدار ملی کمک نمایند.

منبع: http://shabaneh.ir



:: موضوعات مرتبط: معرفي گرایش های رشته مديريت
:: برچسب‌ها: مدیریت بازرگانی, مدیریت دولتی, مدیریت صنعتی, مدیریت مالی
مجید بی عوض شبستری

ایمیل:
shabestari716@gmail.com

شماره تماس:
09375520909

کانال تلگرام:
modiran98ir@

** رشته مديريت در کشور ما داراي شاخه هاي متعددي مي باشد که از آن جمله مي توان به مديريت بازرگاني، صنعتي، دولتي، جهانگردي، بيمه، بيمه اکو، امورگمرکي و امور بانکي اشاره کرد و همچنين از شاخه هاي تخصصي تري مثل مديريت کميسارياي دريايي يا اداره امور بيمارستانها نام برد.
*** مديريت هنر كار كردن با ديگران است نه وسيله قرار دادن ديگران
با تشکر