تغییر اجتماعی و خط مشی عمومی:
خط مشی عمومی موثرترین ابزار برای بروز تغییرات اجتماعی واقعی و ماندگار است (مثل قانون جنگلداری هندوستان در مورد بامبوها؛ درخت یا علف؟). خط مشی عمومی در اصل نوعی قاعده یا قانون است که توسط دولت (مرکزی، ایالتی و محلی) تدوین شده و لازم الاجرا می¬باشد.
3 سئوال اساسی خط مشی عمومی:
(1) چه کسی خط مشی تعیین می¬کند؟ (2) چه کسی خط مشی را تحت تأثیر قرار می¬دهد؟ (در جوامع دمکراتیک، عموم مردم و البته گروه¬ها ذینفع خاص) (3) چه کسی تحت تأثیر خط مشی قرار می¬گیرد؟ (به مثابه قوانین بازی؛ از طریق مجازات یا پاداش برخی رفتار)
مشکلات عمومی و دلایل آنها:
* ارتباط تأمین مالی فیلم¬های بالیوود و دنیای تبهکاران حرفه¬ای »» از دیدگاه خط مشی »» فیلمسازی جهت اخذ وام از مؤسسات مالی معتبر به عنوان یک صنعت قانونی به رسمیت شناخته نمی¬شد.
* صف¬های طولانی پذیرش و ثبت نام مدارس و دانشکده¬ها »» از دیدگاه خط مشی »» تعداد مجوزهای لازم برای تأسیس مدارس حتی بیشتر از پالایشگاه¬ها است و اینکه طبق قانون مدارس باید غیرانتفاعی باشند که عملاً برای افراد فاقد روابط دولتی و سرمایه کافی دشوارتر است.
* سرکوب دست¬فروشان و فروشندگان دوره¬گرد »» از دیدگاه خط مشی »» پرداخت کرایه قانونی با اخذ مجوز
شناسایی و حل مشکلات اجتماعی؛ دو رویکرد اقدام مستقیم در برابر اقدام از طریق خط مشی گذاری:
احقاق حقوق مردمی تحت تأثیر پروژه¬ها: (1) مدهاپاتکار »» حل مستقیم هر مشکل منفرد (2) آورنا روی »» حل مشکل سیستمی با تصویب قانون حق دسترسی به اطلاعات
تأثیر انواع اقدامات مختلف؛ ضرب¬المثل ماهی دادن و ماهی¬گیری یاد دادن:
دادن ماهی (اقدام مستقیم) »» آموزش ماهی¬گیری (اقدام غیرمستقیم) »» حفظ ماهی¬گیری (اقدام از طریق خط مشی) »» ارتقای پایدار
اصول و سیاست¬های خط مشی عمومی مدون:
سیاست¬های خط مشی¬گذاری بر اساس موازنه تأثیرات تغییر در خط¬مشی بر گروه¬های مختلف تعیین می¬شود (برندگان و بازندگان) »» ضرب المثل مصطلح روزنامه نگاران: رد پول را بگیر!
(1) توانایی انجام کاری که افراد و مؤسسات مختلف به تنهایی نمی¬توانند انجام دهند (2) توجه به تبعات و پیامدهای طولانی مدت کلیه گروه¬های مردم به جای تأثیرات کوتاه مدت یک گروه (3) ارتقای حق انتخاب، رقابت و آزادی (4) تمرکز بر پیامدهای قابل سنجش به جای نهادها و نیت خوب (5) همراستایی انگیزه¬ها با ترفیع سلسله مراتب قانون مخارج فریدمن (6) روند حاکمیت نزدیک به مردم (7) تحمیل استانداردها و مجازات یکسان برای دولت و عرضه کنندگان غیردولتی در برابر کم¬کاری وعدم انجام وظایف (8) حقوق عده معدودی از افراد را قربانی تعداد کثیری از مردم نمی¬کند (9) مردم به سبب پاداش¬ها و چارچوب قانونی، مسئول و انعطاف پذیر و خودگردان هستند (10) باید تاریخ انقضاء داشته باشد (غروب و افول)
تحلیل یافته¬ها با مثال موردی (سیاست های نظارت بر برنامه های صدا و سیما)
سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان نهادی حاکمیتی برحسب قانون اساسی به طور انحصاری فعالیت میکند. از سوی دیگر به دلیل فراگیری مخاطبان خود در سراسر کشور به روشنی جزو مسائل و موضوعات حوزه عمومی قرار میگیرد. باتوجه به ویژگیهای فوق (حاکمیتی- انحصاری – عمومی)، هر نوع سیاستگذاری برای مجموعة رادیو و تلویزیون در ایران مشمول تعریف خط مشیگذاری عمومی خواهد بود.
نظارت بر برنامه¬های صدا و سیما (قبل از تولید، حین تولید، قبل از پخش، حین پخش، پس از پخش):
الف) مرحله اول: سالهای پس از انقلاب: در این سالها سازمان صداوسیما با عنوان رادیو و تلویزیون ملی به صورت سرپرستی اداره میشد. این شورای سرپرستی نیز واحدی با عنوان نظارت و ارزشیابی داشته است. در عین حال در آن مقطع مهمترین خط مشی ناگفته برای کنترل خروجیهای شبکههای رادیو و تلویزیون، تغییر عوامل انسانی بوده است.
ب) مرحله دوم: سالهای دهة ۷۰: در این دهه شاهد توسعه چشمگیر سازمان صداوسیما بودهایم. رادیو و تلویزیون ملی با یک شبکه رادیویی و دو شبکه تلویزیونی به سرعت در حال افزایش شبکههای رادیویی و تلویزیونی خود بود. شبکههای استانی نیز در این دهه یکی پس از دیگری افتتاح میشدند. اما مهمترین اقدام در این مرحله، اصلاح فرآیندهای برنامهسازی بوده است.
ج. مرحله سوم: سالهای دهه ۸۰: این دهه با تشکیل مرکزی متمرکز به منظور نظارت و ارزیابی برنامهها آغاز شد. این مرکز پیرو ارائه نظر رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۷۹ تشکیل شد. این مرکز با تفکیک مقولة نظارت لحظهای از ارزیابی روندی و نیز طراحی ساختار خود متناسب با معاونتهای تولیدی سازمان (صدا – سیما- مراکز استانی) کار خود را آغاز نمود.
د. مرحله چهارم: سالهای پیش رو: در دهه پیش رو به نظر میرسد، «طرح جامع نظارت و ارزیابی» در دستور کار قرار گیرد و در آن حلقهها و لایههای متفرق و سطوح متفاوت نظارتی در چارچوب سامانه ای یک پارچه طراحی شوند.
دیدگاه خط¬مشی »» کاربرد نظریه هنجاری اسلامی- ایرانی رسانه¬ای مورد وفاق و متناسب با اقتضائات نظام
جایگاه سطح نهاد مسئول توضیحات
خارجی 1 رهبری عزل و نصب رئیس سازمان و ابلاغ سیاست¬های کلی
2 شورای نظارت نمایندگان سه قوه (پس از پخش)
داخلی 3 مرکز نظارت شان نظارتی ریاست سازمان (پس از پخش)
4 معاونت¬های سازمان شان نظارتی معاونین سازمان، به تفکیک در معاونت¬های صدا، سیما، استان¬ها، برونمرزی، خبر (همه مراحل)
5 شبکه ها نظارت از طرح ایده تا پخش (همه مراحل به ویژه قبل از پخش)
بنابراین، با توجه به مستندات حاصل از متن درباره یافته¬های هند و بررسی مثال موردی (سازمان صداوسیما) می¬توان اذعان داشت که تداوم یک مشکل محصول خط مشی نامناسب است. از این¬رو، خط مشی عمومی باید اصول اولیه و مدونی شامل: (1) پایدار بودن، (2) آینده¬نگر و واقع¬بینانه بودن، (3) هدف¬دار بودن، (4) مظهر و منعکس¬کننده منافع عمومی بودن، باشد.
:: موضوعات مرتبط:
مقالات فارسی
:: برچسبها:
تغییر اجتماعی,
خط مشی عمومی,
خط مشی,
سیاست گذاری