یکی از صاحبنظران عقیده دارد که فرهنگ الگویی از مفروضات اساسی گروه
معینی است که ضمن برخورد با مسائل ناشی از انطباق با محیط و تلفیق عوامل درون
سازمانی ابداع، کشف یا ایجاد شده است و آن قدر خوب عمل کرده که معتبر شناخته شده
است و به افراد جدید به عنوان روش صحیح ادراک، اندیشیدن و احساس در ارتباط با آن
مسائل آموزش داده می شود.
یکی از مردم شناسان که مطالعات خویش را پیرامون مسائل فرهنگی قرار داده
است بر این باور است که از آنجایی که بیشتر آموخته های فرهنگی در ذهن ناخودآگاه
آدمی قرار داد غالباً آدمی نمی داند چه می داند ... و آنچه که ذهن نامیده می شود
در اقع می توان گفت فرهنگ درونی شده است. سخن کوتاه اینکه هر کسی بیانگر فرهنگ خود
است و فرهنگ هر کسی در وجودش خلاصه شده است.
تعریف فرهنگ سازمانی:
سازمان نیز همچون فرد و اجتماع از فرهنگی که اختصاص به خودش دارد
برخوردار است و فرهنگ سازمانی را ارزش های غالب ارائه شده توسط سازمان یا شیوه ای
که کارها در جایی انجام می شود تعریف کرده اند. یکی از پژوهشگران فرهنگ سازمانی را
به مجموعه مختصات یا ویژگی های کلیدی تشکیل دهنده ارزش های سازمانی اطلاق می کند.
برخی از صاحبنظران بر این باروند که ترکیب و هماهنگی ویژگی های دهگانه
زیر اساس فرهنگ سازمانی را تشکیل می دهد:
1) ابتکار فردی ؛ 2) خطر پذیری ؛ 3) هدایت و سرپرستی ؛ 4) انسجام ؛ 5)
حمایت مدیریتی ؛
6) کنترل ؛ 7) هویت ؛ 8) سیستم تشویق ؛ 9) تحمل اختلاف سلیقه ؛ 10)
الگوهای ارتباطی.
نظریه پردازان به سازمان و مدیریت بر این بارو تأکید دارند که ایجاد فرهنگ
محرک خلاقیت و نوآوری در گرو عوامل زیر است:
1) تحمل مخاطره و ابهام ؛ 2) خود کنترلی؛ 3) به حداقل رساندن جزئی کردن
کار ؛ 4) پذیرش ابهام ؛ 5) پذیرش و تحمل اختلاف سلیقه ؛ 6) تحمل پیشنهادها غیر
عملی ؛ 7) تأکید بر نتایج به جای شیوه ها ؛ 8) ارتباطات همه جانبه.
تأثیرات فرهنگی بر رفتار سازمانی:
فرهنگ اجتماعی آدمی در آداب و رسوم و زبان وی جلوه گر می شود که تحت
تأثیر محیط اقتصادی مبتنی بر فناوری، سیاسی -
قانونی، پاره فرهنگ و مذهب شکل می گیرد. کارکنان فرهنگ اجتماعی را با خود
به محیط کار می آورند. فرهنگ سازمانی که محصول فرعی فرهنگ اجتماعی است به نوبه خود
بر ارزش ها و اخلاق و نگرش ها و پیش فرض ها و انتظارهای فرد اثر می گذارد و در
رفتارهای وی جلوه گر می شود.
جلوه های فرهنگ سازمان:
یکی از پژوهشگران چهار جلوه کلی یا بروز و ظهور برای فرهنگ سازمان مطرح
می کند که عبارتند از: چیزهای (اشیاء) مشترک ؛ ضرب المثل های مشترک در گفتار ؛
تلاش های مشترک در کردار ؛ احساس های مشترک در شور و هیجان. آدمی جمع آوری اطلاعات
فرهنگی در سازمان را با پرسیدن و مشاهده کردن و خواندن و حس کردن می تواند آغاز
کند. به هر حال برای بدست آوردن جوهره فرهنگ سازمان تحلیل تفصیلی تری لازم است.
کارکردهای فرهنگ سازمانی:
فرهنگ سازمانی وظایف چندی را بر عهده دارد که عبارتند از:
1) هویت سازمانی ؛ 2) تعهد و مسئولیت اجتماعی ؛ 3) ثبات سیستم اجتماعی ؛
4) شکل دهی رفتار اعضاء ؛ 5) تقویت حس همکاری به جای رقابت.