A longitudinal investigation of the Drive for Muscularity Scale: Predicting use of performance enhancing substances and weightlifting among males
Abstract
The present study was designed to examine the predictive validity of the Drive for Muscularity Scale (DMS; McCreary & Sasse, 2000). The drive for muscularity scale (DMS) is comprised of two subscales: a muscularity-oriented body image (MBI) subscale and a muscularity behavior (MB) subscale. The present study tested whether these subscales predicted two behavioral outcomes in the context of a longitudinal design: use of performance enhancing substances (PES) and weightlifting behavior. One hundred and sixty-one male undergraduates completed a questionnaire that assessed the drive for muscularity, PES use and weightlifting behavior at Time 1 and again 6 weeks later. Results indicated that the MB subscale at Time 1 significantly predicted both changes in PES use and weightlifting behavior controlling for past substance use and past weightlifting behavior. The MBI subscale failed to predict either changes in PES use or weightlifting behavior. Implications and directions for future research are discussed.
تحقیقات طولی از درایو مقیاس عضلانی: پیش بینی استفاده از مواد افزایش عملکرد و رفتار وزنه برداری در مردان
چکیده
مطالعه حاضر به منظور بررسی اعتبار پیش بینی درایو مقیاس عضلانی طراحی شده بود (DMS: McCreary & Sassa، 2000). این درایو مقیاس عضلانی (DMS) از دو خرده مقیاس تشکیل شده است: یک خرده مقیاس تصویر بدن عضلانی گرا (MBI) و خرده مقیاس رفتار عضلانی (MB). مطالعه حاضر بررسی کرده که آیا این خرده مقیاس ها دو پیامد رفتاری را در زمینه طراحی طولی پیش بینی می کنند: استفاده از مواد افزایشی عملکرد (PES) و رفتار وزنه برداری. یک صد و شصت و یک دانشجوی مرد مقطع کارشناسی پرسشنامه ای را تکمیل کردند که درایو عضلانی استفاده از PES و رفتار وزنه برداری در دوره زمانی 1 هفته و دوباره پس از 6 هفته را ارزیابی می کرد. نتایج نشان داد که خرده مقیاس MB در مدت زمان 1 هفته ای به طور قابل توجهی هر دوی تغییرات استفاده از PES و کنترل رفتار وزنه برداری برای استفاده مواد گذشته و رفتار وزنه برداری گذشته را پیش بینی می کند. خرده مقیاس MBI در پیش بینی یا تغییر استفاده از PES و یا رفتار وزنه برداری شکست خورد. مفاهیم و دستورالعمل هایی برای تحقیقات آتی مورد بحث می باشد.
مقدمه
در طول چند دهه گذشته، فشار به مردان برای رسیدن به سطح بالایی از توسعه عضلانی به طور چشمگیری افزایش یافته است (McCreary ، 2007 ؛ Pope ، Philips و Olivardia ، 2000).'' ایده آل عضلانی'' به شکل بدن ترجیحی اکثریت مردان تبدیل شده است (Thompson و Cafri ، 2007). تا همین اواخر، پژوهش تصویر بدن عمدتاً در زنان و اینکه باریک بودن ایده آل است متمرکز شده بود (Stice و Whitenton، 2002؛ Thompson و Stice، 2001). این تمرکز افزایشی اخیر بر روی عضلانی بودن به گسترش تحقیق در مورد نگرانی های تصویر بدن مردان منجر شده است ( McCreary، 2007). این رشته در حال رشد از تحقیقات عضلانی پیشرفت های جدید در تئوری، اندازه گیری، و مداخله را ضروری کرده است (Thompson و Cafri، 2007). یکی از این پیشرفت ها ساختاری است که به عنوان درایو عضلانی (DM) معرفی شده است.
DM نشان می دهد که ادراک فردی که او به اندازه کافی عضلانی نیست و اینکه به صورت توده می باشد باید به حجم بدن خود در شکل توده عضلانی اضافه شود (McCreary ، Sasse ، Saucier ، و Dorsch ، 2004). مدارک و شواهد برای DM از منابع گوناگون بدست می آید. به عنوان مثال، در یک مطالعه که توسط Pope و همکارانش (2000) انجام شد، مردان کمتر احتمال دارد که شکل عضلانی نازک تر را، به عنوان شکل عضلانی ایده آل خودشان انتخاب کنند. مطالعات همچنین نشان داده که مردان تمایل دارند که یک اندازه بدن که 8-13 کیلوگرم بیشتر از توده عضلانی هیکل فعلی خودشان باشد را، تریجح دهند (Cafri ، Strauss و Thompson ، 2002؛ Pope و همکاران، 2000). مطالعات دیگر نشان داده اند که مردان باور دارند که زنان به مردان با فیزیک و بنیه بدن عضلانی تمایل دارند ( Cohn و Adler ، 1992 ؛ O’Dea و Abraham ، 1999). حمایت اضافی از DM ناشی از مطالعات نشان می دهد که بسیاری از مردان با وزن طبیعی در حال تلاش برای دستکاری در روند وزن اضافه شده به وسیله شدت تنظیم محتوای بزرگی از مصرف مواد غذایی خود می باشند، حتی زمانی که هیچ دلیل مرتبط با سلامتی برای انجام این کار وجود ندارد ( Jones ، 2001؛ McCreary ، 2002 ). با این وجود، این مطالعات نشان می دهد که بسیاری از مردان مایل به عضلانی تر بودن از در حال حاضرشان می باشند.
یکی از راه های ارزیابی DM از طریق درایو مقیاس عضلانی (DMS) می باشد. DMS از دو خرده مقیاس تشکیل شده است: یک خرده مقیاس تصویر بدن عضلانی گرا (MBI) و خرده مقیاس رفتار عضلانی (MB) (McCrearyو همکارانش، 2004). خرده مقیاس MBI نشان دهنده یک نگرش نسبت به تمایل برای به دست آوردن حجم عضلانی و رضایت از شکل بدن جاری می باشد. در مقابل، خرده مقیاس MB نشان دهنده میزانی است که یک نفر درگیر رفتارهای به ارمغان آوردن در مورد توده عضلانی بیشتری می باشد. بنابراین، یک خرده مقیاس نشان می دهد که یک نفر در مورد عضلانی بودن خود چه احساسی دارد در حالی که دیگری رفتارهایی که یک نفر درگیر به ارمغان آوردن در مورد عضلانی بودن بیشتر را نشان می دهد.
استفاده از مواد افزایش عملکرد
مطالعات نشان داده اند کهDM در مردان ممکن است به تعدادی از عوارض جانبی روانی و جسمی منجر شود (McCreary و Sasse ، 2000 ، 2002). یکی از این نتایج این است که به احتمال زیاد استفاده از مواد افزایش عملکرد با DM مرتبط می باشد (PES). PES موادی می باشد که افراد برای کمک به بهبود عملکرد ورزشی / فیزیکی خود و یا ظاهر فیزیکی خود استفاده می کنند.
برخی از PES ها غیرمجاز هستند و برخی دیگر مجاز می باشند. خرید و یا استفاده از PES های غیر مجاز برخلاف قانون می باشد مگر اینکه آنها توسط پزشک تجویز شده باشند. رایج ترین PES های غیر مجاز شناخته شده، استروئیدهای آنابولیک (AS) می باشند و استفاده از AS با تعدادی از عوارض جانبی منفی از جمله افزایش خطر ابتلا به کلسترول خون و مشکلات کبدی و تناسلی مرتبط می باشد ( Bahrke ، Yesalis ، و Brower ، 1998). PES های مجاز به عنوان مکمل های غذایی به فروش می رسند و به صورت آزاد در دسترس می باشند. برخی از PES های مجاز مواد مغذی کاهش یافته در طول ورزش را تجدید می نمایند، برخی سوخت و ساز بدن را افزایش می دهند، و برخی دیگر مصرف اکسیژن برای کمک به عضله سازی را افزایش می دهند ( Kokh ، 2002؛ Tokish ، Kocher ، و Hawkins ، 2004). هر یک از این خواص برای کمک به ارتقاء رشد عضلانی باور دارند و این مواد برای مردانی که می خواهند توده عضلانی خود را بهبود دهند، جذاب هستند.
اگر چه PES های مجاز به صورت آزاد به فروش می رسند، آنها لزوماً بی خطر (سالم) نیستند. در سال های اخیر، درصد کمی از PES های مجاز به علت عوارض جانبی بهداشتی - درمانی (سلامتی) مرتبط با استفاده آنها از بازار بیرون کشیده شده اند (به عنوان مثال، افدرین ) و یا در فهرست مواد تحت کنترل قرار داده شده اند (به عنوان مثال، آندروستن دیون ). حتی زمانی که مردان ماده ای را که آنها باور دارند نسبتاً بی خطر است انتخاب کنند، این ماده ممکن است به مواد غیر قانونی و به طور بالقوه خطرناک آلوده شده باشد ( Delbeke ، Van Eenoo، Van Thuyne ، وDesmet ، 2002؛ Kamber ، Baume ، Saugy ، و Rivier ، 2001).
به عنوان مثال، مطالعه اخیر نشان داد که نزدیک به 18% از PES های مجاز به صورت آزاد خریداری شده در ایالات متحده حاوی یک ماده غیر مجاز می باشند (Maughan ، 2005). در نهایت، مطالعات شروع کرده اند به نشان دادن اینکه مردانی که از PES های مجاز استفاده می کنند ممکن است در معرض افزایش خطر استفاده از AS غیر مجاز قرار گیرند ( Doge و Jaccard، 2006 ؛ Hoffman و همکارانش ، 2007). بنابراین، مردانی که استفاده PES آزاد را انتخاب می کنند ممکن است مواد خطرناک و غیرمجاز را بدون نیت به انجام آن مصرف کنند و ممکن است خودشان را در معرض افزایش خطر استفاده از AS غیر مجاز در آینده قرار دهند. علیرغم خطرات مرتبط با استفاده از PES های مجاز، برآورد استفاده از PES های مجاز نسبتاً بالا و در حدود 5 % تا 17% برای مردان می باشد ( Bell ، Dorsch ، McCreary ، و Hovey ، 2004؛ Doge و Jaccard ، 2006 ، 2007؛ Field و همکارنش ، 2005). توجه به این که PES های مجاز به راحتی در دسترس هستند و توسط بسیاری از مردان استفاده شده است، این برای مستند کردن عواملی که افراد را در معرض خطر برای استفاده این مواد در وهله اول قرار می دهند مهم می باشد (Dodge و Jaccard ، 2007؛ Irving ، Wall، Neumark- Stzainer ، و Story ، 2002). DM ممکن است یکی از این عوامل خطر باشد (Dodge ، Litt ، Seitchik ، و Bennett، در دست چاپ ؛ McCreary و Sasse ، 2000).
در واقع مطالعات متعددی برای رابطه بین نگرانی های عضلانی و استفاده از PES بررسی شده است. در یکی از این مطالعه ها Field و همکارانش ( 2005) نشان دادند که جوانانی که تفکر مکرر در مورد تمایل به عضلات مشخص تر را گزارش کرده بودند به احتمال زیاد بیشتر از کسانی که تفکری در مورد تمایل به عضلات مشخص تر نداشتند از مکمل ها استفاده می کردند. در یک مطالعه از ورزشکاران دانشجو و غیر ورزشکاران Dodge و همکارانش (در دست چاپ) گزارش کردند که مردان با DM بالاتر به احتمال زیاد استفاده جاری از PES نسبت به افراد با DM کمتر را بیشتر گزارش می کردند. با این حال، در این مطالعه تنها خرده مقیاس MB از مقیاس DM است که با استفاده جاری از PES مرتبط می باشد در حالی که خرده مقیاس MBI به استفاده جاری از PES مرتبط نبود. اگر چه این مطالعات حاکی از ارتباطی بین نگرانی های عضلانی و استفاده از PES بود، آنها محدودیت یکسانی دارند : هر یک از این مطالعات مقطعی در ماهیت بودند. این باعث می شود که تعیین آن دشوار باشد چه اینکه نگرانی های عضلانی استفاده از PES از قبل بوده و یا اینکه استفاده از این مواد منجر به نارضایتی بدنی بیشتر می شود. یک هدف از مطالعه حاضر آزمونی برای ارتباط زمانی بین DM و استفاده از PES می باشد.
فرضیه 1 . خرده مقیاس DM تغییرات استفاده از PES را در طول دوره 6 هفته ای پیش بینی خواهد کرد.
یکی دیگر از پیامدهای رفتاری که باید بهDM مرتبط شود رفتار وزنه برداری می باشد. مردان با DM بالا می خواهند حجم عضلانی به دست آورند و وزنه برداری یکی از راه های مناسب برای رسیدن به این هدف می باشد. مطالعات نشان داده اند که مردان با سطوح بالاترDM گزارش کرده اند که نسبت به افراد با سطوح پایین تر از DM زمان بیشتری را صرف بلند کردن وزنه کرده اند ( Arbour و Martin - Ginis ، 2004؛ Baxter و Von Ranson ، 2004؛ McCrearyو Sasse ، 2000). تحقیقات دیگر نشان داده است که مردانی که سطح بالایی از نگرانی بیشتر عضلانی خود گزارش کرده اند به احتمال زیاد از مردان با نگرانی های عضلانی کمتر درگیری بیشتری در وزنه برداری را گزارش کرده اند ( Ricciardelli و McCabe ، 2003). در حالی که مطالعات متعددی رابطه بین DM و رفتارهای وزنه برداری را پیشنهاد کرده اند، آن مهم است که توجه داشته باشید که ادبیات تاریخی به طور کامل قطعی نیست. به عنوان مثال، مطالعات متعدد نشان داده اند که اگر چه برخی از مردانی که وزنه هایی بلند می کنند ممکن است نارضایتی بدنی تجربه کنند، مردان زیادی وجود دارند که درگیر چنین رفتارهای بدون حضور تصویر نارضایتی بدن می باشند (Hildebrandt ، Schlundt ، Langenbucher ، و chung ، 2006؛ Pickett ، lewis و cash (2005). با این حال، این مطالعات بیشتر بر اختلال بد شکلی بدن و نارضایتی کلی بدن، به جای درایو عضلانی متمرکز شده اند، آن طوری که توسط McCreary و Sasse مفهوم سازی شده است (2000). بنابراین، هر چند برخی از مطالعات پیشنهاد کرده اند که ارتباطی بین DM و رفتار وزنه برداری موجود، وجود دارد، اما هیچ مطالعه ای هنوز چنین رابطه استفاده از یک طراحی طولی را مستند نکرده است.
دومین هدف عمده تعیین توالی زمانی بین DM و رفتار وزنه برداری می باشد.
فرضیه 2 . خرده مقیاس های DM تغییرات در افزایش رفتار وزنه برداری و رفتار وزنه برداری بیشتر از قبل را پیش بینی خواهند کرد. مستند سازی چنین رابطه ای اعتبار پیش بینی های اضافی از DMS ایجاد خواهد کرد.
روش
شرکت کنندگان و روش ها
یک صد و شصت و هفت دانشجوی مرد در یک مطالعه اینترنتی که شامل تکمیل دو پرسشنامه اجرایی حدوداً 6 هفته ای جدا از هم شرکت کرده بودند. از کسانی که پرسشنامه اولیه را تکمیل کردند ، 161 نفر همچنین پرسشنامه دوم را تکمیل کردند، 4% برای نرخ سایش (اصطکاک) بود. از این مردانی که هر دو پرسشنامه زمان 1 و زمان 2 را تکمیل کردند، حدود 41% دانش آموز سال اول بودند، 35% دانشجوی سال دوم بودند، 21 % جوانان بودند، و 3 % سالمندان بودند. تقریباً 78% از نمونه های گزارش شده قفقازی بودند، 11% گزارش شده آسیایی بودند، 3% اسپانیایی، 3% آمریکایی - آفریقایی تبار، و درصد باقی مانده گزارش شده '' سایر ''بودند.
شرکت کنندگان این مطالعه با استفاده از سیستم آنلاین ثبت نام مشترک تحقیق روانشناسی ثبت نام کرده، و سپس با پژوهشگر مرتبط شده بودند. برای کمک به کاهش تورش انتخاب (سوگیری انتخاب)، عنوان مطالعه PES نامیده نشد. پس از ثبت نام شرکت کنندگان در این مطالعه دستیار تحقیق یک نامه پستی الترونیکی که شرح مختصری از این مطالعه ارائه داده بود، دستورالعمل دسترسی به سایت، آدرس اینترنتی (URL) ، وID (شناسه)شرکت کنندگان که برای ورود به پرسشنامه مورد نیاز بود را ارسال نمود. شرح مختصری از پژوهش خوانده شد '' شما می خواهید در یک بررسی مختصر شرکت کنید که از شما در مورد آمادگی جسمانی و تغذیه می پرسد'' .
شناسه های شرکت کنندگان و ایمیل های مربوطه در یک سرور امن ذخیره شده و تنها در دسترس محققان بودند. شناسه های شرکت کنندگان برای مطابقت دادن پاسخ زمان 1 و زمان 2 استفاده شده بود. پس از اتمام مطالعه، سوابق شناسه های شرکت کنندگان نابود شد.
شش هفته بعد از اتمام پرسشنامه اولیه شان، ایمیل یادآوری به شرکت کنندگانی که پرسشنامه اول را تکمیل کرده بودند، فرستاده شد. شرکت کنندگان اعتباری جزئی در جهت انجام نیازمندی های دوره برای شرکت در هر بخش از مطالعه دریافت کردند. ابزار ها و روش های مطالعه توسط کمیته بازبینی رسمی دانشگاه مورد تایید قرار گرفته بود.
اقدامات
درایو عضلانی
درایو عضلانی در زمان 1 و زمان 2 با استفاده از DMS مورد بررسی قرار گرفت (McCrearyو Sasse ، 2000). از پاسخ دهندگان خواسته شد تا نشان دهند که تا چه حد یک سری از نگرش ها و رفتارها توصیفی از خودشان می باشد (به عنوان مثال، چگونه اغلب آنها این راه را عمل یا احساس کردند) با استفاده از یک نسخه اصلاحی از DMS اصلی که در حال حاضر در محدوده 1 ( هرگز ) تا 6 ( همیشه ) می باشد به طوری که نمرات بالاتر نشان دهنده DM قوی تر است. خرده مقیاس MB شامل هشت بخش می باشد، در حالی که خرده مقیاس MBI از هفت بخش تشکیل شده بود. توجه به این تحقیقات نشان داده که خرده مقیاس DMS به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است ( Dodge و همکارانش، در در دست چاپ ، McCreary و همکارانش، 2004) ، ما نمراتی برای خرده مقیاس های MBI و MB محاسبه کرده ایم. آیتم های نمونه برای خرده مقیاس MBI عبارتند از:''من آرزو می کنم که من بیشتر عضلانی بودم '' و'' من فکر می کنم که من بهتر به نظر خواهم رسید اگر من 10 پوند در توده بدست آورم '' . آیتم های نمونه برای خرده مقیاس MB عبارتند از :'' من برای عضله سازی وزنه بلند می کنم '' و '' من از پروتئین و مکمل های انرژی استفاده می کنم '' . قابلیت اطمینان درونی آیتم برای نمرات خرده مقیاس MBI (α=0.81 و 0.81) و نمرات MB (α=0.86 و 0.82)، در زمان 1 و زمان 2 به ترتیب متناسب شده بودند. قابلیت اطمینان آزمون و بازآزمون برای نمرات خرده مقیاس MBI r = 0.73 ،p < 0.01 بود، در حالی که قابلیت اطمینان آزمون و بازآزمون برای نمره خرده مقیاس MB r = 0.84 ، p < 0.01 بود.
استفاده از PES
شرکت کنندگان با تعاریف زیر از PES آشنا شده بودند :'' مواد افزایش عملکرد (PES) موادی می باشند که توسط مردم برای کمک به بهبود عملکرد ورزشی شان و یا برای کمک به افزایش توده عضلانی شان مصرف می شود. برخی از PES ها، از جمله پودر پروتئین و کراتین، در رشد و بازسازی عضله کمک می کنند. دیگر PES ها سوخت و ساز بدن را افزایش می دهند، که در سوزاندن بافت های چربی کمک می کنند. '' استفاده از PES در زمان 1 با سئوال از شرکت کنندگان بررسی شد که آیا آنها تاکنون از PES برای کمک به بهبود عملکرد ورزشی و یا ظاهر فیزیکی شان استفاده کرده اند. پاسخ ها نمره گذاری شده بودند 1 (بله ) و 0 ( خیر ). در زمان 2 ، از شرکت کنندگان خواسته شد که آیا آنها در 6 هفته گذشته از PES برای کمک به بهبود عملکرد ورزشی و یا ظاهر فیزیکی شان استفاده کرده بودند (به عنوان مثال، پس از آخرین نظرسنجی دولتی). پاسخ ها نمره گذاری شده بودند 1 (بله ) و 0 (خیر). از شرکت کنندگان همچنین در زمان 1 و زمان 2 خواسته شد که از لیست زیر هر گونه موادی که تا به حال استفاده کرده اند را انتخاب نمایند: آندروستن دیون ( آندرو)، محرک، کراتین، مکمل های پروتئین، لا کارنیتین و سایر. این مواد وارد مطالعه شدند چرا که مطالعات گذشته نشان داده بودند که آنها برخی از رایج ترین PES های مورد استفاده می باشند ( Dodge و Jaccard ، 2007). از شرکت کنندگانی که گزینه سایر را انتخاب کرده بودند خواسته شد تا مواد دیگری را که آنها استفاده کرده اند، یادداشت نمایند. شرکت کنندگان می توانستند بسیاری از موادی را که به کار برده اند انتخاب نمایند. پاسخ ها نمره گذاری شده بودند 1 (بله، من استفاده کرده ام ) و 0 ( خیر ، من استفاده نکرده ام).
رفتار وزنه برداری
از شرکت کنندگان خواسته شد تا تعداد زمان های هر هفته ای که آنها وزنه ها را بلند کرده بودند در زمان 1 و زمان 2 نشان دهند. پاسخ ها با استفاده از مقیاس زیر ثبت شد : 0( هرگز ) ، 1 ( 1-2 روز در هفته) ، 2 ( سه تا چهار بار در هر هفته ) و 3 ( تقریباً هر روز ).
جمعیت شناسی
اطلاعات مربوط به جمعیت از شرکت کنندگان در زمان 1 جمع آوری شد. این اطلاعات شامل خود گزارش دهی نژادی / قومی و سال های مدرسه می بود.
نتایج
آمار توصیفی
در زمان 1، نزدیک به 30% از نمونه ها گزارش کردند تا کنون از PES استفاده داشته اند. حدود 19% گزارش دادند که در طول 6 هفته بین اجرای پرسشنامه از PES استفاده داشته اند. مکمل های پروتئین معمول ترین PES استفاده شده بود، 36% گزارش استفاده همیشگی از آن را داشتند. دوازده درصد گزارش دادند که استفاده همیشگی از کراتین داشتند، 4% محرک، 3% لا کارنیتین، و 2% آندرو. گزارش ها از استفاده PES بین اجرای بررسی، نتایج مشابهی برای انواع مواد استفاده شده به همراه داشت. حدود 80 % از شرکت کنندگان (126 نفر) وضعیت استفاده از PES را بیش از دوره زمانی 6 هفته ای تغییر ندادند. حدود 15% (24 نفر ) افرادی که در زمان 1 استفاده کننده نبودند استفاده از PES را در زمان 2 گزارش کردند. تقریباً 5% (7 نفر) از شرکت کنندگانی که استفاده از PES را در زمان 1 گزارش کرده بودند استفاده از PES را در زمان 2 گزارش نکردند.
پاسخ معین برای زمان هایی که در هفته صرف وزنه برداری شد 2-1 روز در هفته، در هر دو زمان 1 و زمان 2 بود. نزدیک به 68 % (105 نفر) تغییری در رفتار وزنه برداری در طول 6 هفته گزارش نکردند. تقریباً 24% (37 نفر) از شرکت کنندگان افزایش فزاینده ای در رفتار وزنه برداری در مدت 6 هفته گزارش کردند و 8% ( 13 نفر) یک کاهشی فزاینده در وزنه برداری در مدت 6 هفته گزارش کردند.
ابزار و انحرافات استاندارد و همبستگی بین متغیرهای اصلی مطالعه در جدول 1 نشان داده شده است. بازرسی از ضرایب همبستگی در جدول 1 نشان می دهد که الگوهای ارتباط بین MBI و متغیرهای اصلی مطالعه از الگوی همبستگی متفاوت بین MB و متغیرهای اصلی مطالعه پیروی می کند.
استفاده از PES
برای آزمون فرضیه اول پژوهش، تجزیه و تحلیل رگرسیون منطقی سلسله مراتبی استفاده شد. در مرحله 1، رگرسیون استفاده از PES فعلی بر استفاده ازPES قبلی بررسی شد. در مرحله 1 نتایج نشان داد که استفاده قبلی، پیش بینی آماری معنی داری از استفاده فعلی بود ( درصد این سطح β = 13.12 ، 95٪ CI = 5.00-34.39). در مرحله دوم از رگرسیون سلسله مراتبی، خرده مقیاس هایMBI و MB به مدل اضافه شدند. استفاده از PES قبلی یک پیش بینی آماری معنی داری در استفاده از PESفعلی بود ( درصد این سطح β = 7.89 ، 95٪ CI = 5.77-22.5 ). نتایج نشان دادند که خرده مقیاس MB همچنین پیش بینی آماری معنی داری در استفاده ازPES بود، به طوری که برای هر 1 واحد افزایش در خرده مقیاس MB ، احتمال استفاده ازPES با افزایش ضریب عاملی از 3.24 پیش بینی شده بود (درصد این سطح β = 3.24، 95٪ CI = 1.73-6.06). خرده مقیاسMBI (درصد این سطح B = 0.83، 95٪ CI = 0.48-1.41 ) پیش بینی آماری معنی داری در استفاده فعلی از PES نبود. نتایج تجزیه و تحلیل نشان دادند که علاوه بر خرده مقیاس DMS ، برازش کلی مدل بهبود یافته است (Hosmer – Lemeshow x^2 = 11.07 ، p> 0.05 ). نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیل در جدول 2 نشان داده شده است.
رفتارهای وزنه برداری
برای آزمایش فرضیه مطالعه دوم، یک تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی سلسله مراتبی استفاده شد. در مرحله 1، رگرسیون رفتارهای وزنه برداری فعلی گزارش شده در زمان 2 بر وزنه برداری در زمان 1 بررسی شد. در مرحله 1، نتایج نشان داد که رفتار وزنه برداری قبلی آماری پیش بینی معنی داری از وزنه برداری فعلی بود ( b = 0.77 ، 95٪ CI = 0.63-0.81 ). در مرحله 2 ، خرده مقیاس هایMBI و MB به مدل اضافه شدند. در مرحله 2، رفتار وزنه برداری قبلی پیش بینی آماری معنی داری از رفتار وزنه برداری فعلی بود (b = 0.64 ، 95٪ CI = 0.43-0.71). علاوه بر این، خرده مقیاس MB پیش بینی آماری معنی داری از رفتار وزنه برداری بود به طوری که برای هر 1 واحد افزایش در خرده مقیاس MB ، رفتارهای وزنه برداری افزایش توسط 0.23 واحد ها را پیش بینی کرده بود ( b = 0.23، 95٪ CI = 0.07-0.39). خرده مقیاس MBI پیش بینی آماری معنی داری از رفتار وزنه برداری نبود (b =- 0.05 ، 95٪ CI =-0.14-0.05 ). تغییر کلی در R^2= 0.02 ، p < 0.01 بود. نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیل در قسمت پایین جدول 3 نشان داده شده است.
جهت خرید فایل تماس بگیرید
09375520909 - شبستری
shabestari716@gmail.com
:: موضوعات مرتبط:
مقالات لاتین
:: برچسبها:
اصل و ترجمه مقالات لاتین,
رفتار وزنه برداری در مردان,
افزایش عملکرد,
درایو مقیاس عضلانی