بازده:
بازده پاداشی است که سرمایه گذار در سرمایه گذاری بدست می آورد. نرخ
بازده از روش زیر محسابه می گردد:

نرخ بازده ؛
قیمت دارای در پایان دوره
؛
ارزش دارایی در ابتدای
دوره ؛
سود و یا سایر دریافت ها.
در هر سرمایه گذاری، سرمایه گذار از دو قسمت منتفع خواهد شد: تغییر قیمت
در دارایی ؛ سود یا سایر دارایی ها.
بازده نسبی: در محاسبه بازده به
روش بازه نسبی با افزودن عدد یک به بازده کل، بازده نسبی به دست می آید. با انجام
این کار بازده منفی حذف شده و در صورتی که واقعاً بازده منفی در یک سرمایه گذاری
ایجاد شود، در بازده نسبی به صورت عددی کوچکتر از یک بیان خواهد شد.

ارزش دارایی در پایان دوره
؛
سود دریافتی ؛
ارزش دارایی در ابتدای
دوره.
در محاسبه بازده می توان از میانگین حسابی و میانگین هندسی استفاده کرد.
ریسک:
ریسک عبارتست از احتمال تفاوت بین بازده واقعی و بازده پیش بینی شده و یا
می توان گفت ریسک یک دارایی عبارت است از تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن
دارایی.
در صورتی که اگر بازده یک دارایی را در سال آینده دقیقاً 10 % پیش بینی
کنیم، ریسک بازدهی این دارایی صفر است. اگر بازده پیش بینی کنیم بازده یک دارایی
در سال آینده بین 8 تا 15 درصد است، می گوییم بازده این دارایی دارای ریسک است. هر
چه بازده دارایی را متغیرتر پیش بینی کنیم ریسک آن بیشتر است. در یک طرح سرمایه
گذاری دامنه پراکندگی احتمال بازده بیانگر ریسک آن طرح است. هر چه دامنه پرداکندگی
احتمال بازده بیشتر باشد ریسک طرح بیشتر است.
اندازه گیری ریسک:
برای محاسبه ریسک از شاخص های پراکندگی مانند انحراف معیار و ضریب
تغییرات استفاده می کنیم.
برای اندازه گیری ریسک باید توزیع احتمالات بازده را اندازه گیری کنیم،
برای این کار از مقیاسی به نام انحراف معیار استفاده می کنیم.

در مقایسه دو طرح در صورتی که بازده منتظره آنها (
) مساوی باشد پروژه ای که انحراف معیار بیشتری داشته باشد ریسک
بیشتری دارد.
در صورتی که دو طرح دارای انحراف معیار مساوی بوده
اما بازده منتظره آنها مساوی نباشد نمی تواند گفت که ریسک این دو پروژه مساوی است.
در صورتی که بازده منتظره دو طرح نامساوی باشند
برای ارزیابی ریسک باید از ضریب تغییرات استفاده کنیم. هر طرحی که ضریب تغییرات
بیشتری دارد ریسک آن نیز بیشتر است.

چگونگی سطح توزیع احتمالات بازده می تواند بیانگر
ریسک پروژه باشد.
تئوری مطلوبیت و ریسک گریزی:
در مورد ریسک گریزی سرمایه گذاران، تئوری های
مختلفی مطرح است یکی از این تئوری های معروف به تئوری مطلوبیت نهایی نزولی پول می
باشد. یعنی آخرین درآمدی که یک نفر به دست می آورد مطلوبیت کمتری نسبت به درآمدهای
قبلی او دارد.
می توان گفت مطلوبیت نهایی پول نزولی است یعنی
آخرین درآمدهای دریافتی مطلوبیت کمتری نسبت به درآمدهای قبلی دارد. برای سرمایه
گذاری نیز چون از اخرین درآمد مطلوبیت کمتری بدست می آورد لذا ریسک کمتری را نیز
حاضر است بپردازد.
مقایسه دو طرح از نظر ریسک و بازده:
اگر بازده دو طرح مساوی باشند، پروژه ای مطلوبتر
است که ریسک آن کمتر باشد.
اگر ریسک دو پروژه مساوی باشد، پروژه ای مطلوبتر
است که بازده منتظره بیشتری داشته باشد.
در صورتی که بازده طرح الف بیشتر از بازده طرح ب
باشد و ریسک طرح الف کمتر از ریسک طرح ب باشد، پروژه الف مطلوبتر است.
در صورتی که بازده طرح الف بیشتر از بازده طرح ب
باشد و ریسک طرح الف بیشتر از ریسک طرح ب باشد در مورد انتخاب طرح مطلوب بستگی به
ریسک پذیری و ریسک گریزی تصمیم گیرنده دارد. در هر صورت یک تصمیم گیرنده که می
خواهد بین چند طرح که بازده و ریسک متفاوتی دارند، مطلوبترین آنها را انتخاب کند
می تواند از تناسب بازده و ریسک استفاده کند و طرحی مطلوبتر است که بازده متناسب
با ریسک آن بیشتر باشد.
ریسک گریزی:
یکی از مفروضات مهم رفتاری در شرایط عدم اطمینان
ریسک گریزی سرمایه گذاران است. یعنی سرمایه گذاران طرح های مخاطره آمیز (دارای
ریسک) را نمی پذیرند مگر اینکه بازده مورد انتظار طرح خیلی زیاد باشد در نتیجه
ریسک گریزی به این مفهوم نیست که سرمایه گذاران اصلاً ریسک نمی پذیرند بلکه از
ریسک گریزانند مگر بازده خیلی زیاد را در قبال پذیرش ریسک بدست آورند.
منابع ریسک:
چه چیزی باعث تغییرات بازده یک دارایی مالی می شود؟
ریسک کلی دارایی مالی تابعی است از چندین عامل که در زیر به آنها اشاره می کنیم:
1) ریسک نوسان نرخ بهره: ریسکی که سرمایه گذار به
هنگام خریداوراق قرضه (با سود ثابت) می پذیرد، را ریسک نوسان نرخ بهره می گویند.
قیمت اوراق مزبور در صورت تغییر نرخ بهره تغییر می کند. قیمت اوراق با نرخ بهره
رابطه عکس دارد.
تأثیر نرخ بهره بر بازده اوراق قرضه خیلی بیشتر از
تأثیری است که در بازده سهام عادی ایجاد می کند.
2) ریسک بازار: عبارتست از تغییر در بازده که ناشی
از نوسانات کلی بازار است. همه اوراق بهادار تحت تأثیر ریسک بازار قرار می گیرند.
سهام عادی نسبت به سایر اوراق بیشتر تحت تأثیر ریسک بازار قرار خواهد گرفت. ریسک
بازار ناشی از رکود اقتصادی، جنگ و تغییرات ساختاری در اقتصاد می باشد.
3) ریسک تجاری: ریسک ناشی از انجام تجارت در یک
صنعت خاص.
4) ریسک تورم: ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید
وجوه سرمایه گذاری شده، این نوع ریسک با ریسک بهره مرتبط است.
5) ریسک مالی: ریسک مالی ناشی از بکارگیری بدهی در
شرکت است و هر چه نسبت بدهی بیشتر باشد ریسک مالی بیشتر است، ریسک مالی به وسیله
اهرم مالی اندازه گیری می شود.
6) ریسک نقدینگی: ریسک نقدینگی یعنی میزان عدم
احتمال تبدیل به نقد شدن دارایی، هر چه اطمینان نسبت به نقد شدن دارایی بیشتر باشد
ریسک نقدینگی کمتر است. آن دسته از سرمایه گذاری هایی که خرید و فروش آن به آسانی
صورت می گیرد و هزینه مبادله آن بالا نباشد از قدرت نقد شوندگی بالایی برخوردار
بوده و ریسک نقدینگی آن کمتر است.
7) ریسک نرخ ارز: سرمایه گذاران بین المللی در
تبدیل سود ناشی از تجارت جهانی به پول رایج کشور خود با ریسک نرخ ارز مواجه هستند.
ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییر در بازده اوراق بهادار در نتیجه نوسانات ارزهای
خارجی است.
8) ریسک کشور: ریسک کشور یا ریسک سیاسی به ثبات یک
کشور از ابعاد سیاسی و اقتصادی مربوط می شود. کشورهایی که از ثبات سیاسی و اقتصادی
بالایی برخودارند این نوع ریسک در آن کشورها پایین است.
انواع ریسک:
ریسک به دو قسمت تقسیم می شود: ریسک سیستماتیک و
ریسک غیرسیستماتیک

ریسک سیستماتیک:
تغییرپذیری در بازده کلی اوراق بهادار که مستقیماً
به تغییرات بازار یا اقتصاد بستگی دارد، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار گفته می
شود، ریسک سیستماتیک ریسک غیرقابل کنترل بوده و کاهش پذیر نیست. این ریسک شامل
ریسک های تورم، بازار، نرخ بهره است.
ریسک غیرسیستماتیک:
ریسک قابل کنترل یا ریسک کاهش پذیر، آن قسمت از
تغییرپذیری در بازده کلی اوراق بهادار که به تغییرپذیری کلی بازار بستگی ندارد
ریسک غیر سیستماتیک نام دارد. این ریسک قابل کنترل بوده و کاهش پذیر است و با
ایجاد تنوع می توان این نوع ریسک را کاهش داد.
این نوع ریسک منحصر به اوراق بهادار خاصی است و به
عواملی همچون ریسک تجاری، مالی و ریسک نقدینگی بستگی دارد.
رابطه ریسک و بازده:
ریسک و بازده مورد انتظار رابطه مستقیم دارند. هر
چه ریسک اوراق بهادار افزایش یاید بازده مورد انتظار سرمایه گذار نیز افزایش خواهد
یافت.
خط SML
(خط ورقه بهادار) بیانگر رابطه ریسک و بازده مورد انتظار یک سهم است.

صرف ریسک (
): تفاوت بازده دارایی از بازده بدون ریسک را صرف ریسک می نامند.
بتا (
): بتا معیار اندازه گیری ریسک سیستماتیک اوراق بهادار است.

بازده دارایی ؛
بازده بدون ریسک ؛
بازده بازار ؛
کواریانس بین بازده سهم
بازار و بازده بازار ؛
واریانس بازده بازار.
اگر
باشد یعنی تغییرات
پراکندگی بازده آن سهم نسبت به تغییرات بازده بازار بیشتر است، در نتیجه ریسک
سیستماتیک این سهم از ریسک بازار بیشتر است.
اگر
باشد تغییرات بازده سهم
همانند تغییرات بازده بازار است و ریسک سیستماتیک سهم همانند ریسک بازار است.
اگر
باشد تغییرات بازده سهم
کمتر از تغییرات بازده بازار است و ریسک سهم کمتر از ریسک بازار است.
بتا شیب خط رگرسیونی است که بازده یک ورقه بهادار
را با بازده اوراق بهادار موجود در بازار مرتبط می سازد و یا می توان گفت بتا ضریب
حساسیت تغییرات بازده سهم در مقابل تغییرات بازده بازار است.
ضریب بتا نشان می دهد که اگر بازده پرتفوی بازار یک
درصد تغییر کند، بازده سهم چند درصد تغییر خواهد کرد.
مجموعه سرمایه گذاری (Portfolio):
مجموعه سرمایه گذاری، مجموعه ای از اوراق بهادار
متفاوت است، این اوراق هر کدام دارای بازده و ریسک جداگانه ای می باشند. به مجموعه
سرمایه گذاری، پورتفولیو، سبد سرمایه گذاری و یا پورتفوی گفته می شود. هدف از این
بحث اولاً محاسبه بازده و ریسک مجموعه سرمایه گذاری همچنین شناسایی عناصری است که
بر بازده و ریسک مجموعه تأثیر می گذارند. ثانیاً تعیین مجموعه کارا است یعنی
مجموعه ای که بیشترین بازده متناسب با ریسک را دارا می باشد.
بازده مجموعه سرمایه گذاری:
بازده یک مجموعه سرمایه گذاری میانگین موزون بازده
سهام مختلف است و از رابطه زیر محاسبه می شود:

در این رابطه
بازده مجموعه ؛
و
درصد سرمایه گذاری در سهام
و
؛
و
بازده سهام
و
می باشند.
ریسک مجموعه سرمایه گذاری:
ریسک پرتفوی تنها متأثر از میانگین وزنی انحراف
معیار اعضای مجموعه تشکیل دهنده آن نیست، بلکه تنوع در سرمایه گذاری و چگونگی
ارتباط بازده اعضا با یکدیگر نیز بر ریسک مجموعه تأثیر خواهد گذاشت. به بیان دیگر
در یک مجموعه سرمایه گذاری هر چه تنوع بیشتری باشد ریسک مجموعه کمتر خواهد شد.
همان طور که قبلاً گفته شد ریسک از دو قسمت تشکیل
شده، ریسک سیستماتسک و ریسک غیرسیستماتیک. با ایجاد تنوع در یک مجموعه سرمایه
گذاری ریسک کل کاهش می یابد، این کاهش ریسک در ریسک غیرسیستماتیک ایجاد می شود
یعنی با ایجاد تنوع ریسک غیرسیستماتیک کاهش می یابد.

ضریب همبستگی:
ضریب همبستگی بیانگر چگونگی ارتباط تغییرات دو
پدیده می باشد. این ضریب از 1+ تا 1- تغییر می کند. در صورتیکه ضریب همبستگی بین
صفر و 1+ باشد همبستگی مستقیم بوده و هر چه ضریب همبستگی به سمت 1+ میل کند
همبستگی مستقیم شدیدتر خواهد شد. اگر ضریب همبستگی صفر باشد دو پدیده مستقل از
یکدیگر بوده و در صورتیکه ضریب همبستگی بین صفر تا 1- باشد همبستگی معکوس بوده و
هر چه ضریب همبستگی به سمت 1 – میل کند
همبستگی معکوس شدیدتر خواهد شد.
در یک مجموعه سرمایه گذاری هر چه ضریب همبستگی بین
بازده اعضای مجموعه به سمت 1- میل کند ریسک مجموعه کاهش می یابد (تئوری
پورتفولیو).
برای محاسبه ریسک پرتفوی از رابطه زیر استفاده می
شود:

چون بین کواریانس و ضریب همبستگی رابطه مقابل وجود
دارد: 
می توان نوشت:

در رابطه فوق اگر
تغییر کند و بقیه عوامل ثابت باشند ریسک مجموعه
نیز تغییر خواهد کرد. در صورتی که
باشد ریسک مجموعه حداکثر خواهد شد و اگر
به سمت
1- میل کند ریسک مجموعه کاهش یافته و در صورتیکه
باشد ریسک مجموعه حداقل خواهد شد.


رابطه
فوق نشان می دهد که ریسک یک مجموعه سرمایه گذاری متأثر از عوامل زیر است:
انحراف
معیار هر یک از اعضا ؛ درصد سرمایه گذاری در هر عضو ؛ ضریب همبستگی بین بازده
اعضا.
در صورتیکه مجموعه سرمایه گذاری دارای سه عضو باشد،
ریسک مجموعه از رابطه زیر محاسبه می شود:

تعیین پرتفولیو کارا (مجموعه کارا):
با تشکیل مجموعه های سرمایه گذاری مختلف ناشی از
ترکیبات سهام مختلف، توانسته ایم پرتفوی های متفاوتی از نظر ریسک و بازده تشکیل
دهیم.
سئوال این است که کدام پرتفوی متناسب با ریسک معین،
بازده بیشتری ایجاد می کند و یا در مقابل بازده معین ریسک کمتری خواهد داشت.
مجموعه کارا مجموعه ای است که در ریسک معین بیشترین
بازده را داشته باشد و یا در سطح بازده معین کمترین ریسک را داشته باشد.
مرز کارایی عبارت است از مکان هندسی کلیه
پرتفولیوهایی که نسبت به سایر پرتفوی هایی که ریسک مشابه دارند بازده بیشتری دارند
و یا در مقایسه با پرتفولیوهایی که بازده مشابه دارند ریسک کمتری دارند.
برای انتخاب یک ترکیب ریسک و بازده مورد انتظار که
انتظارات فوری سرمایه گذاران را پوشش می دهد از منحنی بی تفاوتی استفاده شده است.
این منحنی ها ترجیحات سرمایه گذاران را نشان می دهد. پرتفولیو بهینه برای هر
سرمایه گذاری در نقطه تلاقی میان بالاترین منحنی بی تفاوتی سرمایه گذاران و منحنی
(مرز) کارایی اتفاق می افتد.
:: موضوعات مرتبط:
جزوات و خلاصه دروس تئوری های مدیریت
:: برچسبها:
بازده,
ریسک,
تئوری مطلوبیت,
ریسک گریزی